دود این شهر مرا از نفس انداخته است

دود این شهر مرا از نفس انداخته است
به هوای حرم کرب و بلا محتاجم
چه قدر گریه کنم تا نبری از یادم؟!
در سراشیبی قبرم به شما محتاجم

شاعر: وحید قاسمی
دیدگاه ها (۱)

بیخیال هر لغت نامه،بدانعشق معنایی ندارد جز حسین

نگاهی کن به چشم بی‌قرارمکه بارانی تر از ابر بهارمفقط یک آرزو...

قصه دوست داشتنت رارج به رج بر دارِ دلم می بافمشاعر: سید سجاد...

با همه آلودگی امدوستت دارم حسیندوست داری نوکرت را،خوب می دان...

part ²⁸و چیزی که جلوش بود....جنازه بودجنازه‌ی بابام..و مامان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط