غمی دارد دلم شرحش فقط افسانه می خواهد

غمی دارد دلم شرحش فقط افسانه می خواهد

به پای خواندنش هم گریه ی جانانه می خواهد

من آن ابر پر از بغضم که هر جایی نمی بارد

برای گریه کردن مرد هم یک شانه می خواهد
‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

صدایم کن در این باران، صدا را دوست میدارمتو باشی عاشقی در ای...

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﻭﺭِ ﺧﻮﺩﯾﮏ ﺩﯾﻮﺍﺭِ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﮐﺸﯿﺪ !ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪﺩﯾﮕ...

گاهی فقط یک حاشیه یامن و آرام می خواهی ؛به دور از تمامِ دوست...

تنهایے من ڪسے را ازار نمیدهدتنها خودم را تنها تر میڪنداین گو...

-صدای گریه ی کودکی می آمد... دختر جوانی آمد کودک را در آغوش...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

دلم برای این رنگ موش تنگ شده بود 🤧🥲✨ ࣪ ˖ ⋆꧁. 𝓛𝔂𝓻𝓪 .꧂⋆...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط