در زندان جمهوری اسلامی که بودم هنگام پخش ترانه ای ایرا

در زندان جمهوری اسلامی که بودم ، هنگام پخش ترانه "ای ایران ای سرای امید "از بلند گوی زندان ناخود آگاه به گریه افتادم ،
هم سلولی من پرسید چرا گریه میکنی ؟؟؟
گفتم : شاعر ِ این ترانه منم .

#هوشنگ_ابتهاج
دیدگاه ها (۲)

مرد وقتی عاشق زنی می‌شود در دل خود پنهانش می‌کند مبادا که دی...

اگه امروز بتونی یک تفاوت کوچک در زندگیت ایجاد کنی، امروزتبدی...

مرد متأهلی در مجلسی گفت:#زن همانند کفش است که هرگاه مرد اندا...

صبح همگی بخیر

lovely lifePart 1داخل خوابگاه کمپانی بودم شکمم درد میکرد بخو...

#مافیای_من #P14از تخت اومدم پایین میخواستم برم سمتش که پام گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط