مظهر بر صبر و وفا ای پدرم ای پدرم

مظهرِ بر صبر و وفا ای پدرم ، ای پدرم
فخر منی من به فدایت ، گهرم ای پدرم
پیر شدی باز که شیری تو پناهم شده ای
گر نباشی به خدا در خطرم ای پدرم
پای تو بوسم که ببخشی تو خطایم ز کرم
نیک بدانم که ترا ، بد پسرم , ای پدرم
گر چه خود یک پدرم ، صاحب بر یک پسرم
باز تویی قوت دل ، تاج سرم ، ای پدرم
شاد شوی شاد شوم ، خنده کنی خنده کنم
با غم و اندوه تو من خون جگرم ای پدرم
دست نوازش به سرم چون بکشی ، غصه رود
کاش تو باشی همه عمرم به برم ای پدرم
مهرِ تو با جان بخرم بی تو فقیرم به جهان
با تو ولی صاحب هر سیم و زرم ، ای پدرم
خسته زِِ هر سو که بیایم بنشینم به برت
راحت و آسوده زِ هر دردِ سرم ای پدرم
گرچه نگفتی که چرا خون جگری خسته دلی
من پدرم ، راز تو را ، باخبرم ای پدرم
پیرِ فداکارِ جفا دیده چو بینم ، به خدا
چهره زیبای تو آید نظرم ، ای پدرم
.
.
.
#بخوان_شعر_سخن_ناب
دیدگاه ها (۱۰)

من از عشق بدم می آید !!!!برای اینکه یکبار عاشق شدم و مادرم ر...

ارشیر زاهدی وزیر خارجه پهلوی : ژنرال سلیمانی یک سرباز وطن پر...

بدانید که دیگران قادر به خواندن محتویات و افکار ذهن شما نیست...

غیرت مردانه رو‌ درست معنی کنیم ....اونی که روت غیرت نداره رو...

پارت ۱۱ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط