پارت ۵
پارت ۵
تهیونگ ویو
داشتم ترس رو تو صورت ا.ت میدیدم فیلم همین جور داشت ترسناک تر میشد و ا.ت هم همین جور بیشتر میترسید یهو دادم ا.ت جیغ زد و پرید تو بغلم از ترس چشماشو بسته بود و باز نمیکرد
-ا.ت خوبی میخوای تلویزیون رو خاموش کنم
+وایییی اره اره ترو خدا خاموش کن
-خب بیا خاموش کردم بهتری؟
+اره, من امشب نمیتونم بخوابم
-خب.. امم.. چیزه میخوای پیش من بخوابی
+چی پیش تو امم خب باشه
-پس برو لباس خواب بپوش بیا پیش من
+باش
ا.ت ویو
وایییییییییی خیلی ذوق داشتم پیش تهیونگ میخوابم رفتم لباس خواب پوشیدم رفتم سمت اتاق تهیونگ
تهیونگ ویو
خوشحال شدم که ا.ت قبول کرد پیشم بخوابه لباس خوابمو پوشیدم منتظر ا.ت موندم
+تق تق (صدای در)
-بیا تو
+خب دیگه.... اممم بخوابیم
-باشه بخوابیم
تهیونگ ویو
ا.ت قبل خواب مرز بین تخت ها کشید
+تهیونگ از این خط نمیای اینور تر
-چرا؟
+چرا نداره که
-.......
تهیونگ ویو
ا.ت خوابش برد ولی من هنوز بیدار بودم خیلی اروم اومدم و از پشت بغلش کردم بعد یه دفعه خوابم برد
ا.ت ویو
صبح از خواب بیدار شدم دیدم تهیونگ منو بغل کرده میخواستم صداش کنم دستشو برداره ولی دیدم گناه داره بزار بخوابه داشتم چشمای بستشو نگاه میکردم که بیدار شد من خودمو زدم به اون راه
-صبح بخیر
+صبح بخیر
-گشنمممه
+بیدار نشده گشنته
-اره
+باشه میرم صبحونه اماده کنم دستتو میشه از کمر برداریی؟
-اوه ببخشید باشه
منتظر پارت بعدی باشید
لایک و فالو پلیییزز🙂
تهیونگ ویو
داشتم ترس رو تو صورت ا.ت میدیدم فیلم همین جور داشت ترسناک تر میشد و ا.ت هم همین جور بیشتر میترسید یهو دادم ا.ت جیغ زد و پرید تو بغلم از ترس چشماشو بسته بود و باز نمیکرد
-ا.ت خوبی میخوای تلویزیون رو خاموش کنم
+وایییی اره اره ترو خدا خاموش کن
-خب بیا خاموش کردم بهتری؟
+اره, من امشب نمیتونم بخوابم
-خب.. امم.. چیزه میخوای پیش من بخوابی
+چی پیش تو امم خب باشه
-پس برو لباس خواب بپوش بیا پیش من
+باش
ا.ت ویو
وایییییییییی خیلی ذوق داشتم پیش تهیونگ میخوابم رفتم لباس خواب پوشیدم رفتم سمت اتاق تهیونگ
تهیونگ ویو
خوشحال شدم که ا.ت قبول کرد پیشم بخوابه لباس خوابمو پوشیدم منتظر ا.ت موندم
+تق تق (صدای در)
-بیا تو
+خب دیگه.... اممم بخوابیم
-باشه بخوابیم
تهیونگ ویو
ا.ت قبل خواب مرز بین تخت ها کشید
+تهیونگ از این خط نمیای اینور تر
-چرا؟
+چرا نداره که
-.......
تهیونگ ویو
ا.ت خوابش برد ولی من هنوز بیدار بودم خیلی اروم اومدم و از پشت بغلش کردم بعد یه دفعه خوابم برد
ا.ت ویو
صبح از خواب بیدار شدم دیدم تهیونگ منو بغل کرده میخواستم صداش کنم دستشو برداره ولی دیدم گناه داره بزار بخوابه داشتم چشمای بستشو نگاه میکردم که بیدار شد من خودمو زدم به اون راه
-صبح بخیر
+صبح بخیر
-گشنمممه
+بیدار نشده گشنته
-اره
+باشه میرم صبحونه اماده کنم دستتو میشه از کمر برداریی؟
-اوه ببخشید باشه
منتظر پارت بعدی باشید
لایک و فالو پلیییزز🙂
۶.۲k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.