دیشب تو حموم یهویی زدم زیر آواز

دیشب تو حموم یهویی زدم زیر آواز...

بابام برگشته میگه:

زهــر خــــر ، کُره مــــار o_O






بیشتر از توانش عصبانی شده بود (-_-)
دیدگاه ها (۲)

با بابام با ماشین داشتیم میرفتیمﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺩﯾﺪﯾﻢ 4 ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ...

دقت کردین هر چی اولش پ داره گرون میشه !!پسته....پورشه....پرا...

عاشق اون دسته از پسرا هستم که : به یه دختری میگن : کسی اذییت...

....

دیشب خونه عموم بودم من نشسته بودم پسر عموم نشسته بود بعد ابج...

نفرین شیرین. پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط