تفکیک کردی زوج را از فرد یعنی که

تفکیک کردی زوج را از فرد، یعنی که-

از گرمیِ دستت شدم دلسرد، یعنی که-

 

عاشق نبودی تا بفهمی حال و روزم را

کاری که عشقت با وجودم کرد یعنی که-

 

مانند هیزم های مصنوعیّ شومینه

می سوزم و پایان ندارم، درد یعنی که-

 

محتاج دستان کسی باشی که می خواهد

آواره باشد در خودش این مرد، یعنی که-

 

شب ها به دور از تکیه گاه و سرپناهی امن

باشد رفیق یک سگِ ولگرد، یعنی که...

 

چیزی نمانده تا تهِ این جاده ی بن بست

این راه های بی برو برگرد، یعنی که-

 

یک روز شاید زود،شاید دیر... می فهمی،

زخم زبان مردمِ نامرد یعنی چه

 

# عاشقانه ...
دیدگاه ها (۲)

نمی گویم به این دیوانه بازیهام عادت کنفقط مثل گذشته با دل تن...

در استکان من غزلی تازه دم بریز مشتی زغال بر سر قلیان غم بریز...

گفتند: نگذر از غرورت، کار خوبی نیستباید خودت فهمیده باشی یار...

به آیینت قسم حتی قلم هم گیج و لرزان شدتمام شعر من از شوق تو ...

شرابی تلخ می خواهم بیاور درد بسیار استکه من می سوزم و می ساز...

وانشات گوجو//پارت ۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط