چه چیزا که شنیدمچه چیزا که دیدمو چه مردونه و صمیمانه وا

چه چیزا که شنیدم،چه چیزا که دیدم،و چه مردونه و صمیمانه وایسادم،ولی هیچ وقت نفهمید،الان دیگه نیستم،نمیخام احساسم عروسک باشه تو دست اینو اون
دیدگاه ها (۳)

واقعا باید یه تکونی به خودمون بدیم...بیایین واقعی زندگی کنیم

کنارت نشسته اما دل اون جای دیگسهمه دنیات ولی دلش تو دنیای دی...

نزارین حرمت حضورتون شکسته بشه،هرجایی بود و نبودتون مهم نبود،...

عصر پاییزی که با دیوان پروین دیدمتمحو اشعارش،نفهمیدی چه موقع...

اومدی اما دیدم دست تو سرده گفتی اون روزها دیگه بر نمی گرده .

بچه ها من دیگه اون ارتیست نوب نیستم الان بهتر شدم 💔 مگه نه ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط