شاید تو را دیدم دوباره چند سال بعد
شاید تو را دیدم دوباره چند سال بعد
در ازدحام مردم این شهر سرگردان
وقتی که دیگر هیچ ردی از تو در من نیست
وقتی نشستم در کنار دخترم باران
با حالتی آشفته اما ظاهرا آرام سمتم میایی بر لبت لبخند مصنوعی
من از خودم از زندگی از کار میگویم حال تو هم خوب است حتما راست میگویی
در ازدحام مردم این شهر سرگردان
وقتی که دیگر هیچ ردی از تو در من نیست
وقتی نشستم در کنار دخترم باران
با حالتی آشفته اما ظاهرا آرام سمتم میایی بر لبت لبخند مصنوعی
من از خودم از زندگی از کار میگویم حال تو هم خوب است حتما راست میگویی
۳.۵k
۰۵ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.