از عشق پرسیدم

از عشق پرسیدم
چرا هرکس تورا صدا میزند ناراحت می شود
چرا هر کس به سمت تو می آید شکست می خورد
چرا هیچ وقت نباید از تو سخن گفت مگرنه کاخ آرزو ها ویران می شود

عشق گفت :
وقتی به درخت زیاد آب دهی خرابش کردی
وقتی غذا زیاد خوری بیمار گردی
وقتی در هر کاری تعادل نداشته باشی بازنده ای
وقتی انقدر محبت میکنی که دگر جایی ندارد...
بالا می آورد تمام محبتت را ....
به آدمها محبت کن به اندازه جنبه شان
به دنبالشان برو به اندازه اسمشان
ایستادگی کن به اندازه لیاقتشان
همیشه همه جا 'زیادی بودن '
همه چیز راخراب میکند
دیدگاه ها (۵)

یک روز زیباکه حس کردی خورشید برای تو می تابدپرنده برای تو می...

دو دقیقه کف دستت را بچسبان روی پیشانی اتو همانطور به کارهایت...

ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻣﯿﺸﻭﺩ ﺁﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ؛ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﻣﯿﺸﻭﺩ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎ...

گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفتسالها هست که از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط