عشق

عشق٫٫،
شما را چون خوشه‌های گندم
دسته می‌کند.
آنگاه شما را به خرمن کوب از پردهٔ خوشه‌‌ای بیرون می‌آورد. و سپس به غربالِ باد، دانه را از کاه می‌رهاند، و به گردشِ آسیاب می‌سپارد تا آردِ سپید از آن بیرون آید. سپس شما را خمیر می‌کند تا نرم و انعطاف‌پذیر شوید، و بعد از آن، شما را بر آتش مقدس می‌نهد تا برایِ ضیافتِ مقدسِ خداوند "نان مقدس" شوید.

"عشق" با شما چنین رفتارها می‌کند تا به اسرار قلب خود معرفت یابید. و بدین معرفت با قلب زندگی پیوند کنید و جزئی از آن شوید. امّا اگر از ترس بلا و آزمون، تنها طالب آرامش و لذت‌های عشق باشید، خوش‌تر آنکه عریانی خود بپوشانید و از دمِ تیغ خرمن کوبِ عشق بگریزید، به دنیایی که از گردش فصل‌ها در آن نشانی نیست:
جایی که شما می‌خندید امّا تمامیِ خندهٔ خود را بر لب نمی‌آورید. و می‌گریید، امّا تمامیِ اشک‌های خود را فرو نمی‌ریزید!

✨جبران خلیل جبران


💙⃟✒️
دیدگاه ها (۱۸)

جان به چه کار آید اگرپیش تو قربان نَشود ؟__________♥️🖋 #مولا...

بگو چگونه بِميرمتكه اينگونه در من نفس میکشیبگو چگونه وابسته‌...

حسرت نبرم به خوابِ آن مرداب کآرام درونِ دشتِ شب خفته‌ست.دریا...

رهروان كوی جانان سر خوشندعاشقان در وصل و هجران سر خوشندجان ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط