تاداااا
عشق سفید من 🤍 🐼
کاملیا :پس اوکیه (دویید تا بره بیرون)
ا/ت :کجا می ری بیا کاملیا فقط هر کاری می کنی نرینی
کاملیا:خیالت تخت بابا
ا/ت :بریم
ا/ت
باکاملیا داشتیم می رفتیم سمت ماشین هیونجین دست کاملیا یخ زده بود ی لبخند فیک زده بود دستشو فشار دادم قیافش عادی شد. رفتیم نشستیم منو هیونجین جلو بودیم کاملیا و فلیکس هم عقب
کاملیا
عررر الان من کنار کراشممم عررررر
قلبم داره از دهنم میاد بیرون وایی
نشستم که فیلیکس اومد پنجره رو
برام بکشه پایین که خیلی نزدیکم شده بود ل**باش نزدیکم بود فلیکس نازه فهمیده بود همین جور داشتیم همو نگاه می کردیم
هیونجین :ا/ت نگاهشون کن (با صدای خیلی یواش
ا/ت:وایی جررر گاز بده
هیونجین :چرا؟
ا/ت :گاز بده فقط خیلی محکم
هیونجین :اکی
هیونجین
نمی دونستم براچی ا/ت گفت گاز بدم ولی به حرفش گوش دادم و گاز دا با شدت خیلی زیاد
که دیدم ا/ت داره زارزار می خنده برگشتم دیدم که اره وقتی من گاز داده بودم فلیکس رفته عقب ولب*اشون رو هم بود که به خودشون اومدن و از هم جدا شدن هر کدومشون روشو ی طرفی کرد
هیونجین :(زد بغل) فلیکس بیا پایین کارت دارم
ا/ت
هیون و فلیکس رفتن پایین
ی صدایی میومد برگشتم دیدم کاملیا داره گریه می کنه
ا/ت:کاملیا چرا داری گریه می کنی
کاملیا :بابا نزدیک بود بشاشم تو خدم تو که می دونی من وقتی کراشمو میبینم چطور میشم کو حالا بیاد منو ببوسه
ا/ت:اینکه خوبه بروبهش بگو خیلی بهتره تازشم یه این فک کن که اگه دوست نداشت اصن همون موقع که باهات چش تو چش می شد می رفت اون ور
هیونجین :تو ازش خوشت میاد
فلیکس:نه
هیونجین :فلیکسسسس
فلیکس :اره خب
هیونجین:خب بین من الان می رم داخل ماشین و به کاملیا میگم بیاد بیرون
باهم حرف بزنید بهش بگو روش کراش داری یا قبولت می کنه یا ردت می کنه
فیلیکس :باشه
هیونجین :اومد درو برا کاملیا باز کرد بهش گفت بره پیش فلیکس
کاملیا:باش
کاملیا:یواش یواش رفت پیش فلیکس بدون اینکه به صورتش نگاه کنه
فلیکس :خب ببین من باید یچیزی بهت بگم
کاملیا :هوم بگو..
فلیکس :ببین... تو ماشین یه اتفاقی افتاد......
کاملیا :اره خب می دونم
فلیکس :خب.... من...... روی...... تو........
کراش.... دارم
کاملیا:چییی جدی
خیگب منم از تو خوشم میو مد
فلیکس
اینو که شنیدم دستاشو گرفتم و خواستم ببوسمش که جلومو گرفت :چرا نمی زاری بوست کنم
کاملیا :تو ماشینو نگاه کن
فلیکس
اهمیتی به حرفش ندادم و بوسی__دمش
ا/ت :وایی جرر
هیونجین :عرر
ا/ت :چرا اینجوری نگاه می کنی
هیونجین :می خام...........
بلایک
افرین بیب
بیب بریم پارت بدی 🐼 🧚🏻♀️ ✨
کاملیا :پس اوکیه (دویید تا بره بیرون)
ا/ت :کجا می ری بیا کاملیا فقط هر کاری می کنی نرینی
کاملیا:خیالت تخت بابا
ا/ت :بریم
ا/ت
باکاملیا داشتیم می رفتیم سمت ماشین هیونجین دست کاملیا یخ زده بود ی لبخند فیک زده بود دستشو فشار دادم قیافش عادی شد. رفتیم نشستیم منو هیونجین جلو بودیم کاملیا و فلیکس هم عقب
کاملیا
عررر الان من کنار کراشممم عررررر
قلبم داره از دهنم میاد بیرون وایی
نشستم که فیلیکس اومد پنجره رو
برام بکشه پایین که خیلی نزدیکم شده بود ل**باش نزدیکم بود فلیکس نازه فهمیده بود همین جور داشتیم همو نگاه می کردیم
هیونجین :ا/ت نگاهشون کن (با صدای خیلی یواش
ا/ت:وایی جررر گاز بده
هیونجین :چرا؟
ا/ت :گاز بده فقط خیلی محکم
هیونجین :اکی
هیونجین
نمی دونستم براچی ا/ت گفت گاز بدم ولی به حرفش گوش دادم و گاز دا با شدت خیلی زیاد
که دیدم ا/ت داره زارزار می خنده برگشتم دیدم که اره وقتی من گاز داده بودم فلیکس رفته عقب ولب*اشون رو هم بود که به خودشون اومدن و از هم جدا شدن هر کدومشون روشو ی طرفی کرد
هیونجین :(زد بغل) فلیکس بیا پایین کارت دارم
ا/ت
هیون و فلیکس رفتن پایین
ی صدایی میومد برگشتم دیدم کاملیا داره گریه می کنه
ا/ت:کاملیا چرا داری گریه می کنی
کاملیا :بابا نزدیک بود بشاشم تو خدم تو که می دونی من وقتی کراشمو میبینم چطور میشم کو حالا بیاد منو ببوسه
ا/ت:اینکه خوبه بروبهش بگو خیلی بهتره تازشم یه این فک کن که اگه دوست نداشت اصن همون موقع که باهات چش تو چش می شد می رفت اون ور
هیونجین :تو ازش خوشت میاد
فلیکس:نه
هیونجین :فلیکسسسس
فلیکس :اره خب
هیونجین:خب بین من الان می رم داخل ماشین و به کاملیا میگم بیاد بیرون
باهم حرف بزنید بهش بگو روش کراش داری یا قبولت می کنه یا ردت می کنه
فیلیکس :باشه
هیونجین :اومد درو برا کاملیا باز کرد بهش گفت بره پیش فلیکس
کاملیا:باش
کاملیا:یواش یواش رفت پیش فلیکس بدون اینکه به صورتش نگاه کنه
فلیکس :خب ببین من باید یچیزی بهت بگم
کاملیا :هوم بگو..
فلیکس :ببین... تو ماشین یه اتفاقی افتاد......
کاملیا :اره خب می دونم
فلیکس :خب.... من...... روی...... تو........
کراش.... دارم
کاملیا:چییی جدی
خیگب منم از تو خوشم میو مد
فلیکس
اینو که شنیدم دستاشو گرفتم و خواستم ببوسمش که جلومو گرفت :چرا نمی زاری بوست کنم
کاملیا :تو ماشینو نگاه کن
فلیکس
اهمیتی به حرفش ندادم و بوسی__دمش
ا/ت :وایی جرر
هیونجین :عرر
ا/ت :چرا اینجوری نگاه می کنی
هیونجین :می خام...........
بلایک
افرین بیب
بیب بریم پارت بدی 🐼 🧚🏻♀️ ✨
۷.۷k
۰۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.