𝑝𝑎𝑟𝑡۳
𝑝𝑎𝑟𝑡۳
از توی دفتر مدیر اومدم بیرون و خواستم برم سمت کلاس که یهو.....
ویو جیهوپ:
داشتم برای خودم سوت میزدم و میرفتم سمت کلاس که یهو می هو محکم خورد بهم
می هو: اخخ...نمیبینی دارم رد میشم؟
جیهوپ: ببخشیدا جنابالی بهم برخوردن
می هو: ایشش...
پوکر فیس نگاهش کردم و رفتم تو کلاس
ویو می هو:
رفتم توی کلاس و نشستم روی صندلی که شروع کردن به آب ریختن روی سر هم دیگه و روی تخته چیزای چرتو پرت مینوشتن و برای هم دیگه موشک پرت میکردن این کاری بود که همیشه میکردن و دیگه برای من عادی شده بود
که استاد اومد تو کلاس...
و.....
ادامه دارد....
به خاطر اینکه حمایت نمیکنین منم کم نوشتم🗿🌚
از توی دفتر مدیر اومدم بیرون و خواستم برم سمت کلاس که یهو.....
ویو جیهوپ:
داشتم برای خودم سوت میزدم و میرفتم سمت کلاس که یهو می هو محکم خورد بهم
می هو: اخخ...نمیبینی دارم رد میشم؟
جیهوپ: ببخشیدا جنابالی بهم برخوردن
می هو: ایشش...
پوکر فیس نگاهش کردم و رفتم تو کلاس
ویو می هو:
رفتم توی کلاس و نشستم روی صندلی که شروع کردن به آب ریختن روی سر هم دیگه و روی تخته چیزای چرتو پرت مینوشتن و برای هم دیگه موشک پرت میکردن این کاری بود که همیشه میکردن و دیگه برای من عادی شده بود
که استاد اومد تو کلاس...
و.....
ادامه دارد....
به خاطر اینکه حمایت نمیکنین منم کم نوشتم🗿🌚
۳.۳k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.