جوان بہ پیرمردگفت:خوشبخت خواهم شدخواستگارمبہ خاطر منپدر ومادرش راپس زدپیر گفت:خوشبخت نمیشویڪسی ڪہ چشم برزحمت پدر ومادربستبخاطر توروزی چشم بر تو همخواهد بست بخاطردیگری