😍🍃
😍🍃
موجودی در من زندگی میکند که ای کاشهایش همیشه دَمار از حوصلههایم
در میآورد...
خواستنهایش را لجوجانه با من در میان میگذارد و پایش را مثلِ بچگیهایش محکم به زمین میکوبد که همان....
همان را هر جور که باشد، میخواهد...
آنهم فقط، فقط برایِ خودش...
موجودی نحیف و شکننده که سالهاست جایِ ترکهایَش رویِ تن و روحش درد میکشند. که از ترسِ شکستَنِ ترکهایَش آرام با هر خندهیِ بلندی لبخند میزند...
این موجودِ بی آزارِ درونِ من ساده زندگی میکند، سادهتر عشق میورزد و هیچوقت یادَش نمیماند که آدمها هیچوقت شبیه او نمیشوند و هرچقدر یادآورش میشوم که با سادگیهایش سختتر نکند این سالهایِ باقی ماندهیِمان را... با زبان درازیهایش جوابم را بی پرواتر میدهد...
همان طور هم عاشق میشود، سر به هوا و ساده... پایِ دوست داشتنِ بی سرو تهش میماند. آنقدر که از روحَش فقط قلبِ مچالهای باقی میماند...
او همچنان میخندد...
این بار شاید با صدایِ بلندتر...
که به گوشِ همهیِ کسانی که روزی میگفتند محال است حالِ خوبِ زندگیاش، برسد که هنوز از پسِ فراز و نشیبهایش مردانه بر میآید...
موجودی به اسمِ زن که در من وحشیانه درد میکشد و از همهیِ خطراتِ ناشی از ترک خوردنهایش، ساده و مهربان، با کتانیهایَش آوازه خان عبور میکند و پسِ هر اتفاقِ ناگوار، با تشَر و محکم به خودش یادآوری میکند که هنوز قویترین زنِ رویِ زمین است...
.
فرگل_مشتاقی
.
.
#خاص
موجودی در من زندگی میکند که ای کاشهایش همیشه دَمار از حوصلههایم
در میآورد...
خواستنهایش را لجوجانه با من در میان میگذارد و پایش را مثلِ بچگیهایش محکم به زمین میکوبد که همان....
همان را هر جور که باشد، میخواهد...
آنهم فقط، فقط برایِ خودش...
موجودی نحیف و شکننده که سالهاست جایِ ترکهایَش رویِ تن و روحش درد میکشند. که از ترسِ شکستَنِ ترکهایَش آرام با هر خندهیِ بلندی لبخند میزند...
این موجودِ بی آزارِ درونِ من ساده زندگی میکند، سادهتر عشق میورزد و هیچوقت یادَش نمیماند که آدمها هیچوقت شبیه او نمیشوند و هرچقدر یادآورش میشوم که با سادگیهایش سختتر نکند این سالهایِ باقی ماندهیِمان را... با زبان درازیهایش جوابم را بی پرواتر میدهد...
همان طور هم عاشق میشود، سر به هوا و ساده... پایِ دوست داشتنِ بی سرو تهش میماند. آنقدر که از روحَش فقط قلبِ مچالهای باقی میماند...
او همچنان میخندد...
این بار شاید با صدایِ بلندتر...
که به گوشِ همهیِ کسانی که روزی میگفتند محال است حالِ خوبِ زندگیاش، برسد که هنوز از پسِ فراز و نشیبهایش مردانه بر میآید...
موجودی به اسمِ زن که در من وحشیانه درد میکشد و از همهیِ خطراتِ ناشی از ترک خوردنهایش، ساده و مهربان، با کتانیهایَش آوازه خان عبور میکند و پسِ هر اتفاقِ ناگوار، با تشَر و محکم به خودش یادآوری میکند که هنوز قویترین زنِ رویِ زمین است...
.
فرگل_مشتاقی
.
.
#خاص
۳.۳k
۲۲ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.