اِبی و بانک ژنتیک ایرانیان!

تلخک آخرین دوستش را هم از دست داد. درست وقتی که در وسط میدان شهر، با لگد زیر بساط مطرب تازه‌وارد زد و کاسبی‌اش را به باد داد. سربازان شهرهای مجاور خبر از فرار یک کلاهبردار حرفه‌ای می‌دادند که یک روز در لباس دلاک ظاهر می‌شود و یک روز در لباس رمال. روزی طبیب است و دیگرروز، آوازه‌خوان. و حالا سروکله‌ی مطرب غریبه‌ای در شهر پیدا شده بود که چند خطی برای مردم می‌خواند و آنان را به رقص می‌آورد. سپس روضه‌ای از یک جوانک بیمار می‌گشود و از مردم طلب کمک می‌کرد...

تلخک که زیر بساط مطرب زد و از او نام و نشانی حقیقی خواست، احساسات چند تن از طرفداران مطرب –ازجمله دوست قدیمی‌اش– را جریحه‌دار کرد. دوستش پریشان نزد او آمد و گفت: نمی‌بینی با چه سوزی روضه می‌خواند و با چه داغی اشک می‌ریزد؟ آوازه‌خوان خوش‌نوایی چون او چگونه می‌تواند یک کلاهبردار باشد؟(!) می‌دانی دلی را که از او و طرفدارانش بشکنی هرگز ترمیم نمی‌شود؟ سکوت کن و بیش از این نگو!

و تلخک به این اندیشید که بهای ناراحت کردن یک کلاهبردار و چند ساده‌لوح بیشتر است یا بهای سکوت در برابر دروغ؟ و به این اندیشید که هر خطایی ارزش تجربه کردن را دارد تا در برابر اشتباه دیگران سکوت کند و آنان را به حال خود وابگذارد یا نه؟ کسی چه می‌داند... آینده نشان خواهد داد!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن۱: امیر عدالت، علی علیه‌السلام، در برابر خواهش عقیل برای دریافت سهم بیشتر از بیت‌المال مقاومت کرد و زیر بار نرفت. آیا عقیل نیازمند نبود؟ بود. آیا امیرالمؤمنین قائل به شاد کردن دل‌های مؤمنان نبود؟ بود! اما نه عقیل تنهانیازمند شهر بود که سهم کسی دیگر را بگیرد و نه امام تابع خطی غیر از خط «حق» بود که اولویت‌ها را نشناسد.
پ.ن۲: برخلاف بعضی قصه‌های قشنگ امروزی، ناراحت کردن دیگران بزرگ‌ترین گناه نیست. بلکه گاهی حتی برای دفاع از حق، اجتناب‌ناپذیر است!
پ.ن۳: مراقب مظلوم‌نمایی‌های ساختگی و کلاهبرداری‌های سلبریتی‌ها در فضای مجازی باشید.

#ابی #کلاهبرداری #گناه #دروغ #فضای_مجازی #سلبریتیسم #سلبریتی #ماجراهای_تلخک
دیدگاه ها (۰)

قرآن گفته: گوشت خوک بخورید!

نمیذارم اینو یادتون بره 😂😂😂

مراقب هم‌سفران خود در کشتی زندگی باشید!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط