ببین دختر جدی جدی داره بهار میشه
ببین دختر جدی جدی داره بهار میشه
سال هزار و چهارصد هم با تموم خوبی و سختی هاش داره میگذره و میره.
بزار ببینم امسال چطوری گذشت 🤨
با روز های خوش کنار بچه های چالش ( سحر ، فاطمه ، ممد ،شیما ، دکتر و...)
شروع شد
شروع کردم به خوندن کتاب های خوب بعد پیج کاریمو زدم
۲۰ تیر اولیش فروش داشتم
بعد رها پیجم معرفی کرد و کلی خوشحال شدم با ذوق تو عمده فروشی ها دنبال محصول کیوت و با کیفیت میگشتم.
مرداد سفر کوتاه خیلی باحالی داشتم.
شهریور تصمیم گرفتم دوباره برای کنکور بخونم که دقیقا یک روز بعد از مشاور گرفتن یکی از نزدیکانم فوت شد تا دو سه ماه همه چیز بهم ریخت هر شب نیم ساعت تو حیاط راه میرفتم و به کتاب صوتی ملت عشق گوش میدادم این بزرگ ترین دلخوشی من تو اون زمان بود
آذر ماه برای اولین بار سفر طولانی تر و خارج از ایران رو تجربه کردم
دی ماه شروع کردم به درس خوندن
همه چیز داشت خوب پیش میرفت که دوباره یه نفر دیگه رو برای همیشه از دست دادم یه مدت گیج بودم دچار افسردگی شدم و همزمان با حال بد درس میخوندم که کم کم تله ی وابستگی و ترس از دست دادن یقمو گرفت فکر کنم دو هفته ای میشه که تمام فکر و ذهنم درگیر رها شدن از این طرحواره هست تمام سرچ های گوگل ، اینستاگرام و یوتیوب من شده راه رهایی از این حال بد
از دیروز شروع کردم به تمیزکاری و همزمان دوره ها و پادکست های زیادی گوش دادم الان حالم بهتره امروز پنجره رو باز کردم و الان که دارم مینویسم صدای پرنده ها و حرف زدن آدم ها حس زندگی و رسیدن بهار رو بهم میده
راستش درسته امسال در کل سال خوبی نبوده ولی بر عکس هر سال که با ترس به گذر عمر فکر میکردم امسال خوشحالم از رسیدن بهار ...
راستی دیگه مثل قبل خوشبختی رو تو قبول شدن داروسازی نمیدونم فقط برای حال خوبم درس میخونم و هر چی شد شد همون میرم میخونم در عوض کلی ایده ی جدید به ذهنم رسیده که از همون روز کنکور استارت میزنم امیدوارم که نتیجه بده
مرسی که تا آخر خوندی عزیز دلم تو تو قلب من جایگاه ویژه ای داری بوس بهت 🤝😘❤️
سال هزار و چهارصد هم با تموم خوبی و سختی هاش داره میگذره و میره.
بزار ببینم امسال چطوری گذشت 🤨
با روز های خوش کنار بچه های چالش ( سحر ، فاطمه ، ممد ،شیما ، دکتر و...)
شروع شد
شروع کردم به خوندن کتاب های خوب بعد پیج کاریمو زدم
۲۰ تیر اولیش فروش داشتم
بعد رها پیجم معرفی کرد و کلی خوشحال شدم با ذوق تو عمده فروشی ها دنبال محصول کیوت و با کیفیت میگشتم.
مرداد سفر کوتاه خیلی باحالی داشتم.
شهریور تصمیم گرفتم دوباره برای کنکور بخونم که دقیقا یک روز بعد از مشاور گرفتن یکی از نزدیکانم فوت شد تا دو سه ماه همه چیز بهم ریخت هر شب نیم ساعت تو حیاط راه میرفتم و به کتاب صوتی ملت عشق گوش میدادم این بزرگ ترین دلخوشی من تو اون زمان بود
آذر ماه برای اولین بار سفر طولانی تر و خارج از ایران رو تجربه کردم
دی ماه شروع کردم به درس خوندن
همه چیز داشت خوب پیش میرفت که دوباره یه نفر دیگه رو برای همیشه از دست دادم یه مدت گیج بودم دچار افسردگی شدم و همزمان با حال بد درس میخوندم که کم کم تله ی وابستگی و ترس از دست دادن یقمو گرفت فکر کنم دو هفته ای میشه که تمام فکر و ذهنم درگیر رها شدن از این طرحواره هست تمام سرچ های گوگل ، اینستاگرام و یوتیوب من شده راه رهایی از این حال بد
از دیروز شروع کردم به تمیزکاری و همزمان دوره ها و پادکست های زیادی گوش دادم الان حالم بهتره امروز پنجره رو باز کردم و الان که دارم مینویسم صدای پرنده ها و حرف زدن آدم ها حس زندگی و رسیدن بهار رو بهم میده
راستش درسته امسال در کل سال خوبی نبوده ولی بر عکس هر سال که با ترس به گذر عمر فکر میکردم امسال خوشحالم از رسیدن بهار ...
راستی دیگه مثل قبل خوشبختی رو تو قبول شدن داروسازی نمیدونم فقط برای حال خوبم درس میخونم و هر چی شد شد همون میرم میخونم در عوض کلی ایده ی جدید به ذهنم رسیده که از همون روز کنکور استارت میزنم امیدوارم که نتیجه بده
مرسی که تا آخر خوندی عزیز دلم تو تو قلب من جایگاه ویژه ای داری بوس بهت 🤝😘❤️
۱۹.۳k
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.