میدانی

میدانی؟!
به نظر من واقعیست که آدم ها از یک آدمی به بعد دیگر آدم سابق نمی شوند.
آدم ها از همان آدمی که نباید می آمد ولی آمد و نباید می رفت ولی رفت سخت می شوند.
نه که خنده یادشان برودها...نه...
غذا می خورند...
گردش می روند...
مهمانی می دهند...
لباس های رنگی هم حتی می پوشند....
فقط میدانی تفاوت ماجرا کجاست؟!
تفاوت ماجرا اینست که یکهو وسط خنده یادشان
می آید اویی که آمد و رفت ،
روزی میان روزهای خوش گذشته گفته است خندشان زیباست...
وسط ته چین مرغ مهمانی خانه مادرجانشان یادشان می کشد به سمت اویی که گفته بود عاشق این غذاست...
میان شهربازی به رنجری خیره می شوند که روزی با هم سوار شدند....
در انتخاب لباس هم ناخودآگاه رنگ هایی را ست می کنند که همان او خوشش می آمد...
میدانی؟!
آدم های این دست گاهی میان یک کوچه هایی که هیچ چیز برای دیدن ندارد گاهی استپ می کنند ، چرخ می خورند و به یک نفطه خیره می شوند....
شاید ساعت ها طول بکشد برای دم به دم بک و پلی کردن خاطره ای که دیگر باز نمی گردد.
فهمیدی حالا؟!
همانی که من گفتم شد...
آدم ها از یک آدمی به بعد دیگر آدم سابق نمی شوند که هیچ...
آدم ها از یک آدمی به بعد دیگر آدم زندگی واقعی نمی شوند...
دیدگاه ها (۱)

‌سلامتی همه سربازا 🙌‌من یک سربازم....من اشک میریزم برای عطر ...

هروقت حس کردی حالت میزون نیستخودت به دادش برساون آهنگی رو بذ...

حالِ دلتان که کوک باشد آن روز، روزِ عشق است. دنبال اسمی برای...

چهار ۲ _ فریب دنیلسال های نوجوانی لیندا با لبخندهای دنیل شکل...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط