پارت ۱۹
پارت ۱۹
وقتی رفتیم تو ماشین یجی باهام حرف زد
یجی:میدونی....دوست داشتم تو بابام باشی
تهیونگ:چرا
یجی:اخه عمو جذاب تو واقعا هم جذابی هم خوشتیپ هم مهربون
تهیونگ:ممنونم تو هم خوشگلی
یجی:یجی همیشه خوشگله
تهیونگ:معلومه
این من و خیلی درگیر کرد پدر اون بچه کیه خوبه که دارن دوربین رو گفتم چک کنن
ویو ات
یجی و تهیونگ از صبح نبودن حوصلم سر رفته بود یوری هم که رفت من واقعا گرسنم بود ولی امروز هیچ کدوم از خدمتکارا نبودن پس رفتم سر یخچال ولی یادم رفت برق رو خاموش کنم که ی چی رو شکوندم
ویو تهیونگ
رفتیم خونه امروز خدمتکارا نبودن اما یکی یخچال رو باز کرده بود که یهو ی چی رو شکست
یجی:عمو جذاب من میترسم(اروم)
تهیونگ:نترس فقط اون لیوانو بده(اروم)
یجی:چشم (اروم) بفرما(داد بهش)
تهیونگ:مرسی قشنگم
از یجی لیوان رو گرفتم اومدم بزنم تو سرش بیهوش بشه که...
شرط ۵ لایک
۵ کامنت
وقتی رفتیم تو ماشین یجی باهام حرف زد
یجی:میدونی....دوست داشتم تو بابام باشی
تهیونگ:چرا
یجی:اخه عمو جذاب تو واقعا هم جذابی هم خوشتیپ هم مهربون
تهیونگ:ممنونم تو هم خوشگلی
یجی:یجی همیشه خوشگله
تهیونگ:معلومه
این من و خیلی درگیر کرد پدر اون بچه کیه خوبه که دارن دوربین رو گفتم چک کنن
ویو ات
یجی و تهیونگ از صبح نبودن حوصلم سر رفته بود یوری هم که رفت من واقعا گرسنم بود ولی امروز هیچ کدوم از خدمتکارا نبودن پس رفتم سر یخچال ولی یادم رفت برق رو خاموش کنم که ی چی رو شکوندم
ویو تهیونگ
رفتیم خونه امروز خدمتکارا نبودن اما یکی یخچال رو باز کرده بود که یهو ی چی رو شکست
یجی:عمو جذاب من میترسم(اروم)
تهیونگ:نترس فقط اون لیوانو بده(اروم)
یجی:چشم (اروم) بفرما(داد بهش)
تهیونگ:مرسی قشنگم
از یجی لیوان رو گرفتم اومدم بزنم تو سرش بیهوش بشه که...
شرط ۵ لایک
۵ کامنت
۳.۳k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.