من میدونم که تو

من میدونم که تو
توی این شهر نیستی...
میدونم توی این بلوار ...
اون خیابون و فلان کوچه ای که من رفت و آمد میکنم نیستی...
میدونم اونی که توی صف نونوایی هست یا اونی که داره از بقالی میاد بیرون
یا اونی که داره سوار تاکسی میشه تو نیستی....
با همه ی این احوال
ولی چون چشمم همیشه دنبال دیدنته و دایم منتظرم یه جایی ببینمت
همه رو شکل تو میبینم
انگار همه ی زن های شهر موهاشون همرگ موهای قشنگته
لباسایی که تو تن میکنی رو میپوشن...
گاهی بعضیا صداشونم شبیه توئه😑
این انتظار منو نکشه حتما دیوونه میکنه
دیدگاه ها (۰)

ناز کن نقاشیم بد نیست،نازت میکشممثل یک آهو که نه مانند بازت ...

قلب من وقتی که هستی تمامش مال تو..هرچه دارم غیرتنهایی تمامش...

ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﻬﺖ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺩﯾﺪﻣﺖ ﺍﻣﺮﻭﺯﺩﻟﻢ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﭼﺸﻤﺖ ﺷﺪ ﻫﻤ...

میشود ترمه بپوشی و دلم را ببریکل احساس مرا یکسره یغما ببریمی...

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 13 " ا.ت : اوه اوه ، ...

My violent mafiaseason2Part13ویو ا.ت همینجوری داشتم بازی میک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط