و در شب های شعرم

و در شب های شعرم
احساس می کنم
که آوایم از میان لبان تو
بیرون می آید.

#نزار_قبانی
دیدگاه ها (۱)

نفس بكش عمیقآرامشادمانبگو غم رد شودكه قلبتآرامگاه اندوه نيست...

خزان را بخوان بهار دل!خزان را از اشک این چشمان رنجور که چو ب...

خزان و دلتنگی هر سال باهم، هم قدم و از یک سو می آیند...خزان...

دلم را که مرور میکنمتمام آن از آن توستفقط نقطه ای از آن خودم...

یک شب لبان تشنهٔ من با شوقدر آتش لبان تو می سوزدچشمان من امی...

شاید تو…سکوت میان کلامم باشی!دیده نمیشویاما من تو را احساس م...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط