تو ترکم کردی

پارت ۲۰
ویو نارا:
خدایا چرا من اینقدر بدبختم چرا مگه من چیکار کردم چرا کسی دوستم نداره چرا اینهمع باید سختی بکشم و اذیت بشم چرا حتی داداش خودمم دوستم نداره من چیکار کردم مگه آخه چرا بعد همه ابن بدبختی ها داداشمو دوست دارم چرا دلم نمیخواد اذیت بشه آخه چرا خسته شدم



ویو کلارا:
آخیشش حالا دیگه ناراهم از سر راهم برداشته میشه راحت میشم بعدم خودمو به نامجون مزدیک میکنم کاری میکنم عاشقم بشه و بعدش پولاشو میکشم بالا بیچاره نمیدونه همه چی زیر سر منه داره خواهرشو اذیت میکنه احمق




ن. کلارا*عربده*
ک. ب....بله...ار...باب*ترس و لکنت*
ن. دختره هرزه به چه حقی بهم دروغ گفتی*عربده و یه سیلی محکم بهش میزنه طوری که از دماغو دهنش خون میاد و میقته زمین*
ک.ارباب من .....کاری نکردم که*گریه و ترس*
ن. خفه شو من خر نیستم*دور از جون بچم* میدونی بخاطرت چه بلایی سر خواهرم اومده ها*عربده و عصبی*
ک. ارباب مگه چی شده؟*ترس*
ن. ببند دهنتو من تو یکی رو آدم میکنم دیگه جرعت نکنی از این غلطا بکنی من بخاطر تو رو خواهرم دست بلند کردم جن*ده*داد*
ک. ارباب آخه چرا*گریه*
ن. گفتم خفه شو ببریدش*رو به بادیگاردا*
ب. بله



ویو ادمین:
بادیگاردا کلارا رو بردن تو اتاق شکنجه و رفتن بیرون نامجون هم رفت اونجا و یکی از شلاغا کلفت که درد زیادی هم داشت رو برداشت و رفت سمت کلارا اون فقط گریه میکرد و بدنش میلرزید
(لحن کلارا با التماس و گریه و ترسه و لحن نامجون عصبی و عربده هست نمینویسم)

ک. ارباب خواهش میکنم کاری با من نداشته باشید
ن. خفه شو میدونی من بخاطر تو با خواهرم چیکار
ک. ارباب متلسفم
ن. ساکت شو که بهش گفتی من دوستش ندارمو و بخاطر اینکه بعنوان برده بفروشمش از بهزیستی گرفتمش آره
ک.ارباب منو ببخشید لطفا خواهش میکنم
ن. ببند دهنتو آدمت میکنم هر ضربه ای که میزنمم میشماری وگرنه صد تا ضربه میشتر میزنم
ک. نه لطفا
ن. بگو چشم
ک. چشم*گریه و ترس و آروم*
ن. نشنیدم
ک. چشم*بلند*
ن. خوبه
ک. ۱...۲....۴۵....۱۲۸....۲۴۰...۳۴۵......۵۷۴.....۸۹۳.....۲۰۰۰







ویو نارا:
حالم خیلی بد بود تصمیم گرفتم برم تو حیاط من فردا برمیگردم بهزیستی دیگه دلم تنگ میشه اما نه برای خونه برای داداشم کسی که هنوزم دوستش دارم رفتم پایین دیدم یه صدایی از اتاقی که داداشم گفته بود توش نرم میاد خیلی فضولیم گل کرده بود رفتم اونجا و درو باز کردم دیدم داداشم داره با شلاق کلارا رو کتک میزنه و اونم همه بدنش خونی و کبوده دلم خیلی خنک شد لما گناه داشت*گناه چی داشت زر نزن*




+داداش
ن. نارا عزیزم اینجا چیکار میکنی
داداش برای چی داری میزیش؟
ن. بخاطر دروغای این هرزه این اتفاقا افتاده دارم ادبش میکنم دیگه از این غلطا نکنه
+ولش کن داداش بسه دیگه*خاک بر سرت من بودم میگفتم محکم تر بزنه*
ن. نه عزیزم تو برو تو اتاقت فعلا
+داداش ولش کن دیگه مهم نیست من کاری با کسی ندارم فرداهم دارم برمیگردم بهزیستی همه چی تموم میشه
ن. نه امکان نداره من بزارم تو برگردی اونجا محاله
+چرا میرم
ن. نه نمیری ولی الان نگران این هرزه نباش برو تو اتاقت من باید باهات حرف بزنم بعدش
+حرف یا کتک
ن. عزیزم اینطوری نگو میدونی چقدر دوست دارم خواهش میکنم این بحثو تمومش کن برو تو اتاقت تا بیام لطفا
+چشم
ن. آفرین قربونت برم*نارا رو بغل میکنه*
+داداش فقط میشه زودتر بیای
ن. چشم عزیزم برو چند دقیقه دیگه میام
+باشه
ن. آفرین*نارا میره*
ن. خب کجا بودم
ک. ارباب خواهش میکنم ولم کنید*بزور صداش درمیاد*
ن. خفه شو هنوز مونده

ویو ادمین:
نامجون رفت و یه میله داغ و برداشت و گذاست رو بدن کلارا و اون شروع کرد به جیغ زدن بعدم نامجون با یه چاقو بدن کلارا رو زخمی و خونی کرد بعدم ولش کرد


ن.همین که نکشتمت خدارو شکر کن هرزه الانم از این عمارت بیرونت میکنم دیگه سایتم این طرفا پیدا نشه

ویو نامجون:
دلم خنک شد همه عصبانیتم رو خالی کردم و راحت شدم آخیشش خب حالا برم سراغ نارا باید از دلش در بیارم


ادامه دارد.....
میگم یه سوال شلاق نازک درد بیشتری داره یا کلفت؟
ببخشید دیر گذاشتم