بیا تا حواس زمین پرت بهار است

بیا تا حواس زمین پرت بهار است
برای چند ساعتی زندگی را قرض بگیریم؛
درِ خانه اردیبهشت را بزنیم و همبازی باد و شکوفه ها شویم
ب پچ پچ پرندگان باهم گوش بسپاریم و راز این زیبایی را از اردیبهشت بپرسیم
مزه باران را روی گلبرگ گل بچشیم و کمی از عطر ریحان و بابونه را بدزدیم
ودر جیبمان پنهان کنیم...
میان گیسهای بافته شده مان شکوفه بکاریم
و جرعه ای از صبر پنجره را برای خستگی هامان قرض بگیریم؛
عکس آسمان را در دستانمان قاب کنیم و خورشید را ب چشمانمان بیاویزیم...
بیا زندگی را قلقلک دهیم تا صدای خنده اش لحظه هایمان را پر کند؛
تا مزه واقعی گوجه سبز در جانمان رخنه کند و خنکی فالوده در مولوکول هایمان ذخیره شود
تا گذر زمان یادمان رود و خودمان را ب یاد آوریم....
#آرامکده
دیدگاه ها (۱)

درمیان آدمهایی ک با ماسک درخیابان ظاهر می شوند تشخیص دادن تو...

"مادرها"بهشت مجسمِ خدا رویِ زمینند.همان دلیلی ک وادارت میکند...

دلم میخواهد "عکاس" باشمو "کرشمه ی" چشمانت را ب جهان "مخابره"...

دلم‌ تنگ استبرای خانه ی پدری برای گلدان های شمعدانی کنار حوض...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط