برگ هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه

برگ هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه13
موقعی که در مصر بودیم شاه به یاد جلسات احضار ارواح والاحضرت اشرف در تهران افتاد و تصمیم گرفت در مصر به احضار روح پدرش بپردازد و با او گفتگو کند.
در تهران والاحضرت اشرف با استفاده از چند هیپنوتیزور و مدیوم قوی و احضارکننده ارواح جلسات احضار ارواح را به طور مرتب برگزار می‌کرد. آن موقع یک استوار در ارتش بود که قدرت روحی خارق‌العاده‌ای داشت و احضار ارواح می‌کرد. یک نفر نویسنده پا به سن هم در مؤسسه اطلاعات بود که مطالب جالبی در مورد احضار ارواح می‌نوشت و خودش هم استاد در این فن بود.
من گاهی در جلسات احضار ارواح حاضر می‌شدم و هنوز هم تصورم این است که احضار روح در کار نیست، بلکه شخص هیپنوتیزور که مدعی احضار ارواح است در واقع حاضرین در جلسه را به خواب مغناطیسی می‌برد و وقتی آنها همه در خواب مغناطیسی هستند به آنها می‌قبولاند که در حال صحبت با روح موردنظرشان هستند. (تصور من این است و شخصاً با آنکه در چندین جلسه احضار ارواح شرکت کرده‌ام نسبت به این مطلب بی‌‌اعتماد هستم!)
به هر حال یک نفر احضارکننده ارواح پیدا کردند و آن چند شب که در مصر بودیم بازی احضار ارواح برقرار بود و شاه که به شدت بیمار بود و در اثر استفاده از داروهای قوی ویژه بیماران سرطانی دچار توهمات ذهنی شده بود ادعا می‌کرد با رضاشاه و قوام‌السلطنه و محمدعلی فروغی تماس گرفته و آنها چه و چه به او گفته‌اند!
حالا چطور یک نفر احضار کننده روح که مصری بود و زبان فارسی نمی‌‌دانست ترتیب ملاقات شاه و گفتگوی او را با رضاشاه و رجال متوفی ایران داده بود برای ما هنوز لاینحل مانده است.
دیدگاه ها (۲)

برگ هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه14در مصر که بو...

#ایران#ایران_باستان#باستان#اسلام#اسلام_ایران#کوروش#کورش#زرتش...

برگ هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه12پرزیدنت سادا...

برگ هایی از کتاب خاطرات اردشیر زاهدی داماد شاه11یکی از دوستا...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط