عاشقانه های پاک

عاشقانه های پاک

قول دادی برویم ماه عسل کرببلا
بدهت پدرت اذن شهادت به دو صد ناز به ما.
بعد آن یک سفری سمت دمشق هم برویم
تو بگویی لن تستطیع معی؛ حبیبی ! صبرا
من بگویم هل نسیت کلام آقااااا. .
بعد آن یک صلواتی تو نصیبم بکنی
من بخندم .....برویم سمت بهشت
نفسم ؛ زندگیم ؛ نحن شهید مع ها
دیدگاه ها (۳)

عاشقانه های پاکمن روزگار غربتم را دوست دارماین حس و حال و حا...

عاشقانه های پاکمن روزگار غربتم را دوست دارماین حس و حال و حا...

عاشقانه های پاکیادش بخیر...اون قدیم ندیما...معلممون موقع امت...

عاشقانه های پاکبچه اولمون قزوین به دنیا اومد...ماه های آخر ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط