در کودکی همیشه برایم جای سوال بود که چرا پدرم دستهایش

در کودکی همیـشه برایم جای سوال بود که چرا پدرم "دستهایش" پینه دارد
و بعضی ها "پیشانیشان"،
سالها گذشت تا فهمیدم ،
هرکـس محل "کـسب درآمدش" پینه می بندد...
دیدگاه ها (۱)

چهارده سالم بود که داداشم ازدواج کرد خانومش با بقیه فرق می ک...

بهتر است انسان در راه سعادت و خوشی حماقت کند...بهتر انسان بد...

‌ ‌ ‌ ‌ ما یه تاریخ جا به جا شده ایمخسته ایم از تموم خستگیان...

ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﻢ"ﺍﺳﺒﺎﻥ" ﭘﯿﺪﺍﺳﺖ,ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ...ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ...

دو پارتی _ گذشته فان _ funny past

چپتر ۱۰ _ سقوط سایهسال ها از روزی که باربارا دوباره به دنیا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط