☆رمان سایه مرگبار ☆
☆رمان سایه مرگبار ☆
(part1)
لی مین هو(با عصبانیت): چرا برادر منو کشتی!؟
میسو: من کسی هستم که میتونه با یه بشکن همه رو. نابود کنه حتی تو. اقای لی مین هو افسر شماره یک پلیس کره! مرگ برادرت هم اون روز بود!
لی مین هو: تو یه کله شق دیوونه ای!!!!!! 😡😡
میسو: میدونم!!! 🙂
فلش بک (1سال قبل)
وونیونگ:«بچه ها نظرتون چیه امروز بریم کیمچی بخوریم؟»
هاری: نه باید برای امتحان فردا اماده بشیم!!!!!
(نویسنده: بابا بیخیال🥲)
جوبوآه: من پایه همه چی ام!!! توهم انقدر درس نخون. هاری! مغزت تاب برمیداره ها! 😂🫡
هه سو: بچه ها انقدر هاری رو. مسخره نکنین! راستی..... کسی میسو رو ندیده؟!
از صبح ندیدمش!
وونیونگ: مگه نمیدونی هه سو؟!
هه سو:چی رو. نمیدونم؟
---------------------
خب خب بسه ببخشید اگه کم بود!!! اگه پارت دوم رو میخواین ۱٠ تا کامنت و ۲٠تا لایک میخوام♡♡♡♡♡♡♡
قربون دستتون🙂💜🥺💜
(part1)
لی مین هو(با عصبانیت): چرا برادر منو کشتی!؟
میسو: من کسی هستم که میتونه با یه بشکن همه رو. نابود کنه حتی تو. اقای لی مین هو افسر شماره یک پلیس کره! مرگ برادرت هم اون روز بود!
لی مین هو: تو یه کله شق دیوونه ای!!!!!! 😡😡
میسو: میدونم!!! 🙂
فلش بک (1سال قبل)
وونیونگ:«بچه ها نظرتون چیه امروز بریم کیمچی بخوریم؟»
هاری: نه باید برای امتحان فردا اماده بشیم!!!!!
(نویسنده: بابا بیخیال🥲)
جوبوآه: من پایه همه چی ام!!! توهم انقدر درس نخون. هاری! مغزت تاب برمیداره ها! 😂🫡
هه سو: بچه ها انقدر هاری رو. مسخره نکنین! راستی..... کسی میسو رو ندیده؟!
از صبح ندیدمش!
وونیونگ: مگه نمیدونی هه سو؟!
هه سو:چی رو. نمیدونم؟
---------------------
خب خب بسه ببخشید اگه کم بود!!! اگه پارت دوم رو میخواین ۱٠ تا کامنت و ۲٠تا لایک میخوام♡♡♡♡♡♡♡
قربون دستتون🙂💜🥺💜
۲.۴k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.