رمان سایه مرگبار

☆رمان سایه مرگبار ☆
part 3
و اما بشنوید از میسو که در سالن انتظار منتظر بود که اسمش رو صدا بزنن!!!
=خانم کیم میسو لطفا به روی صحنه بیایید! ممنونم.
همین که اسم میسو. رو خوندن، میسو با غرور به روی صحنه رفت تعظیم کرد و سلام کرد.
که داور اول گفت: سلام، ممنون که اومدی، لطفا خودتو معرفی کن!
میسو: من کیم میسو هستم! ۱۶ساله از دبیرستان شینهوا(شخصیت از خودم بزرگتره🥲😂)
داور: ممنون میسو میتونی شروع کنی!
میسو شروع به نواختن کرد، اون اهنگی که قرار بود بزنه رو. نزد، بلکه اهنگی که مادر و پدرش از قبل نوشته بودن رو نواخت!!!(♕میسو. پدر و مادرش رو در یک حادثه تصادف از دست داد!!!)
اون اهنگ چنان حیرت اور بود که سالن به سکوتم وصف نیافتنی در آمده بود..
میسو انقدر زیبا نواخت که اوازه اش در کل کشور پخش شد!(پخش زنده بوده!!!)
اجرا تمام شد و. سالن چند دقیقه ای بی صدا بود.
که ناگهان کسی از وسط صندلی های سالن میسو. رو ایستاده تشویق کرد و. بقیه هم همین کار رو کردن!.....
--------------♡-----------
یکم زیاد نشد؟ 😎🙁😶😌
۵لایک ۵کامنت نگا بهتون اسون گرفتم!!!! لایک. نکرده رد نشو
اگه ۵لایک یا بیشتر بشه پارت بعدی رو. هم امروز میزارم🥺🥹🖤💜🤍
#رمان_سایه_مرگبار
دیدگاه ها (۰)

☆رمان سایه مرگبار☆part4دیگر زمان این بود که داور ها برای خود...

☆رمان سایه مرگبار☆part5 اقای جانگ به میسو گفت: ممنونم، ممنون...

☆رمان: سایه مرگبار ☆part 2وونیونگ: مگه نمیدونی هه سو؟! هه سو...

☆رمان سایه مرگبار ☆(part1)لی مین هو(با عصبانیت): چرا برادر م...

A girl from tomorrow(part 7)

love Between the Tides¹(عشق میان جذر و مد) موضوع پارت اول:••...

#pain #P⁴«ویو جونگکوک» کانگ: دارید چه غلطی میکنیدد!!! همه بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط