چند خط برای چادرم دختر بچه که بودم مادر

***:::: چند خط برای چادرم ::::……*** دختر بچه که بودم مادرم تو را به من هدیه داد،
با داشتنت حس بزرگ شدن پیدا کرده بودم،
حس با وقار بودن...
با شخصیت بودن...
احساس می کردم همه به کودکیم احترام می گذارند...
به کودکیم که با تو بزرگ شده بود.
کم کم من بزرگ شدم و تو بزرگ شدی،
یعنی من با تو بزرگ شدم و تو با من،
شانه به شانه ی هم،
هم قد و هم قامت و من هر روز بیشتر از قبل به داشتن تو افتخار می کردم،
به با تو بودن،
به همراهی چون تو داشتن،
به اینکه من دست تو را بگیرم و تو دست من را..
دیدگاه ها (۲)

بعضی از حس ها خیلی خوب و قشنگن اصلا یک حس نرم و ملیحی به انس...

**#اینجا_ایران_است_به_افق_فاطمیه بو کن#بوی_بغضبوی پیراهن مـش...

چادری ها محدود نیستند ابدا فقط محدوده ای دارندکه هیچکس را به...

#hijab عکس ارسالی از پاکستاننازنین زهرا پاکستانالعِفَّه رأسُ...

P¹سلام اسم من ا،ت هستش راستش من دختر خیلی شیطونی هستم من یا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط