دلتنگ که باشی پاییز نزدیک است

پاییز گاهی در زیر سیگاری روی میز، زیر انبوهی از خاکستر است،
گاهی حوالی عطری تلخ پشت یقه ی لباسی تا شده،
گاهی هم نم بارانی‌ست که گوشه چشمانت می‌درخشد.
پاییز که همیشه لای برگ های زرد و نارنجی نیست،
گاهی در دل کاجی‌ست میان یک کاجزار همیشه سبز،
گاهی قهوه ای‌ست که سر می‌رود، غذایی‌ست که ته می‌گیرد و لبخندی‌ست که بی بهانه بر لبانت می نشیند.
ساده بگویمت،
دلتنگ که باشی پاییز نزدیک است...
#روزبه_معین
دیدگاه ها (۲)

جهان به چه کار آیداگر تورا در کنار خود نداشته باشمو کلمات چه...

محبوب من انتظار سخت است...انتظار خواب و خوراک را از آدم میگی...

پاییز

#پاییزیک نوار کاست قدیمی‌ست که یک طرفش با صدای باران پر شده ...

وقتی پوست نارنگی زیر انگشتانتمیترکد عطری در هوا پخش میشودکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط