پرسه مزن خیال من اینهمه در هوای او

پرسه مزن خیال من ، اینهمه در هوای او
اینهمه ناله سر مکن، ای دل من برای او

نشسته روی پیکرم ، زخم به روی زخم من
بس که به جان خریده ام، غصه ی نابجای او

کوچه به کوچه گشته ام، تا که بجویمش نشان
موی سیه سپید شد ، وا أسفا به پای او

شب همه شب ناله شدم ، تا شنود کسی صدا
آه ولی به سر نرفت ، حوصله ی خدای او

همره من نشد دلش ، تا نرود ز دست من
شکوه برم به نزدِ که ؟ ، از دل بی وفای او

از غم هجرش ای خدا ، شکسته سرو قامتم
تمام هستیم دهم ، یکسره در ازای او
دیدگاه ها (۲)

دلم... یک اتفاق تازه می خواهد..!!نه مثل عشق و دل دادن...؛نه ...

چه کسی میفهمد؟در دلم رازی هست...میسپارم آنرا به خیال شب و تن...

چـه کـرده‌ای که از پشتِ فرسنگ‌ها و سال‌ها فاصلــه بی‌آنکه بب...

عشق ، عجیب‌تر از آن است که در یک زن خلاصه شودو زنغریب ‌تر از...

قسمت بیست سوم / ۲۳ <><><><><>><>>><><>><><><>﷼ بسمه رب الحسی...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط