پارت۲۴
پارت۲۴
《اسلحه 》
ریس اصلی اونجا هم داشت راهنمایی شون میکرد همین طور بل هم رفتن تا رسیدن به اتاق ریس همون مقنعه بود که یه صدا اومد
دونگ ووک:هعی عوضی کثافت بی گانه تر از من ندیدی هاا اومدی ادم فرستادی کتکم بزنن
ریس:یه لحظه لطفا
تا ریس رفت مدارک رو انتقال دادن داخل فلش
و از پنجره رفتن بیرون
دونگ ووک هم زنگ زد پلیس و دستگیرشون کرد
بعد دونگ ووک یون و لارا رفتن بیرون برای غذا خوردن
دونگ ووک:وی خریدین انقد پول خرج شد باید اجازه ی خونه ام رو بدم کثافتا دو وون واسم نذاشتین
《اسلحه 》
ریس اصلی اونجا هم داشت راهنمایی شون میکرد همین طور بل هم رفتن تا رسیدن به اتاق ریس همون مقنعه بود که یه صدا اومد
دونگ ووک:هعی عوضی کثافت بی گانه تر از من ندیدی هاا اومدی ادم فرستادی کتکم بزنن
ریس:یه لحظه لطفا
تا ریس رفت مدارک رو انتقال دادن داخل فلش
و از پنجره رفتن بیرون
دونگ ووک هم زنگ زد پلیس و دستگیرشون کرد
بعد دونگ ووک یون و لارا رفتن بیرون برای غذا خوردن
دونگ ووک:وی خریدین انقد پول خرج شد باید اجازه ی خونه ام رو بدم کثافتا دو وون واسم نذاشتین
۳.۷k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.