گر چه او هرگز نمیگیرد

گر چه او هرگز نمی‌گیرد ،
‏ز حال ما خبر ...
‏درد او هر شب ،
‏خبر گیرد زِ سر تا پای ما...!
دیدگاه ها (۹)

قرارمان باشدبرای شب چهارشنبه‌ی آخر سالمن می‌ایستم کنار آتشو ...

بابابزرگ بود و یڪ طاقچه پر از نوار ڪاست از نجواهای آرام قدیم...

همون موقعى كه حالمون خوب بود نبايد ميذاشتيم فردا ميشد، الان ...

ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه، تا دهنشو باز میکرد آب می...

گر چه او هرگز نمیگیرد ز حال ما خبر درد او هر شب خبر گیرد ز س...

ما را ز سر بریده می ترسانی!!ما گر ز سر بریده می ترسیدیمدر مح...

گر یک نَفَسَت ز زندگانی گذردمگذار که جُز به شادمانى گذرد...ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط