گرگ شدم

گرگ شدم
چون او سگی بود
که سالها
به وفا داری اش شکی نبود...!
خیانت را دیدم
اما سکوت کردم...
حالا
هر کسی که
دم از وفا داری و عشق میزند را تکه پاره میکنم...!
دیدگاه ها (۳)

** چه مسئولیت ** ** سنگینی ** ** ...

خیلی وقته که به خوابم نمی یایتویی که تموم دنیای منیدیگه شعرا...

↓←تا زندگیــه مــَــــنـُو ☞ ⇦زندگــے نـــَــکــــَ...

بی تو اینجا که منم؛ سخت هوا بارانی استدل جدا،ابر جدا، چشم جد...

part14🦋‌ //چند ساعت بعدنامجون«با سنگینی روی پلکام بیدار شدم...

رمان بغلی من پارت ۶۳دیانا: آره ارسلان: حالا من از حرفی که او...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط