پیش رویم نشسته ای حالا

پیش رویم نشسته ای حالا
گرمِ گرمی به گفتگو آقا..
دست هایت به حرکتند از شوق
دست هایم به جستجو..آقا..

شعر،یعنی تمام عشقم را
حبس کردم درون قافیه ها
هی نگو شاعری بکن بانو
هی نگو "شاعری"..نگو آقا
دیدگاه ها (۶)

تمام دار و ندارم ، همین غــــــزل یعنیفدای چشم تو بانو !نهیب...

مادرم فاطمه باشد،پدرم شاه نجفهردو عالم به فدای پدر و مادر من...

آیه های عاشقے نازل شد از چشمان تو..من در این غار حرا ناگه مس...

چشـم درویش بکن موقع صحبت با من..من دلم خواسته شاید به شما زل...

پارت ۸۹ فیک ازدواج مافیایی

به نام خدا...پارت ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط