اسیر‌عشق‌مافیاشدم‌پارت‌۱۵

هیون:چیههه پس بیب

ات:پریودم ( توقع داشتی چی بگمم😅🗿)

هیون:راسس میگییی الان خوبیی....؟

ات:نه زیاد

هیون:باشه وایسا پس

هیون پیاده شد و رفت درو واسه ات باز کنه

ات:مرسی (داشت پیاده میشد که هیون براید استایل بلندش کرد)

هیون:مگه درد نداری؟

ات:یکمم

هیون: از امروز (به افق خیره شد)نمیزارم به سیاه و سفید و قرمز دست بزنی😅😅

ات: احیانا سیاه و سفید نبود؟🤣

هیون:حالا اونم خودم اضافه کردمم

ات:ددی

هیون:جونم

ات: هیچی کرم داشتم بهت بگم ددی🤣🤣(وقتی دیالوگ کم میاری🤣)

هیون:ات من چون درد داری نمیکنمت(استغفرالله 😅)وگرنه میتونم بکنمت

ات:باشه غلط خوردم(کیوت)

هیون:آههههه

ات:چیشده

هیون:قلبم به خواطر اینکه کیوتی درد گرفتتت(چیهه نکنه توقع داری بگم چون تحریک شده؟🤣)

ات:هیییی

هیون:باید تا۱ هفته صبر کنم اییی خداااااا












شرط ها🎀✨
کامنت❤️🎀✨12
لایک❤️🎀✨13
فالوور❤️🎀✨132
❤️
دیدگاه ها (۱۳)

بچه هااااا من پارت ۱۶ رو گذاشتم و یع فشاری اومده گزارش کرده

بچه ها اگه پیجی رو میشناسید که وانشات تصویری میزاره ممنون می...

برای پارت بعد آماده‌اید؟؟

اسیر‌عشق‌مافیاشدم‌پارت‌۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط