اسیرعشقمافیاشدمپارت۱۴
کوک:منم که سینگل به گور شدمم(کوک منن هستمممم)
ویو من:/
هیون ات رواز باسنش بلند کرد و انداخت رو کولش (میدونین چطوری میگم دیههه)و گزاشتش رو صندلی کنار خودش تو ماشین
هیون :(رفت نشست و .. دستش رو گزاشت رو رون لخت ات)
۱۵ دقیقه بعد
هیون: خب گرلم
ات:جونم
هیون:من میخوامت(هنوز تو ماشینن)
ات:هیون یادت رفته؟
هیون:تو که گفتی بخشیدی..
ات:نه احمققق
هیون:چیههه پس بیب
ات
بیا
شرط ها
کامنت12
لایک13
همین دیعهه
ویو من:/
هیون ات رواز باسنش بلند کرد و انداخت رو کولش (میدونین چطوری میگم دیههه)و گزاشتش رو صندلی کنار خودش تو ماشین
هیون :(رفت نشست و .. دستش رو گزاشت رو رون لخت ات)
۱۵ دقیقه بعد
هیون: خب گرلم
ات:جونم
هیون:من میخوامت(هنوز تو ماشینن)
ات:هیون یادت رفته؟
هیون:تو که گفتی بخشیدی..
ات:نه احمققق
هیون:چیههه پس بیب
ات
بیا
شرط ها
کامنت12
لایک13
همین دیعهه
- ۳.۴k
- ۱۶ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط