بخونیدمینوشتم مینوشتم مینوشتمتا نوشتههارو باد رهسپا

#بخونید|مینوشتمُ مینوشتمُ مینوشتم،تا نوشته‌هارو باد رهسپار کنه ، تا رقصِ کلمات توآسمانِ نیمه گرفته ابری به چشمم بیاد،بِ چشمت بیاد.
"ماندگارتر از تمامِ نماندن هایِ حوالیِ قلب‌م سلام، دیگرنمیخواهم كلماٮ ٮاڡِص ٮماٮد،میخواهم فریادت بزنم،با واژه‌هایِ حقیر،
نامت گویی‌ بر جدارِ‌قلبم،مدتهاست، حک شده، روزگارِ‌این حوالی،تمامِ تورا،بخاطر سپرده،تورا،بازم‌تورا،بارها تورا در نبودن‌هایت،تورا‌دربودن‌هایت،
انگارِ مغزهوشمندانه‌فولدرِ' مانارم'[ماندگارِمن] را باز کرده، تو وَ تو بازم تورا،درخود جای داده..
ومن مدتهاست‌غرقم‌وغرقم‌درین‌تو..
هنوزهم‌شنابلدنیستم،میدانی؟ ولی دل بِ دریایِ چشمانت‌زده‌ام..
مرا از آغوشت‌‌دور کنند‌،غرق خواهم‌شد همچنان کِشتی هایِ به گِل نشسته در قعرِ اقیانوس‌هایِ تاریکُ تاریک..'
واژه‌هایی کِ تورا با صدایِ بلند فریاد میزنند،را قلبم با صدایِ بلند برایت نغمه میخواند‌‌..
گوش‌هایت‌را بِ‌قلبم میسپاری..؟بِ قلبی کِ به تو سپردم🌝

mohy'nvis





پ‌ن:حسی کِ با خوندن بعضی از متنام میگیرید چیه؟صادق باشید کاظم‌نباشید،کامنت بزار باشید هق🌚😂
پ‌ن۲:😂🌚آقای معین منوشمابِ چه مرضی مبتلاییم؟
چرا درکنارمان هستنو دلمان تنگ میشود هر لحظه؟

پ‌ن۳:😂🌚من وقتی بِ پیجم نگاه میکنم.
پیجم:از همه رنگِ رنگُ وارنگه

●بسی طولانی شد،حرفمون اومده بود خب،اگ تا اینجا اومدی بِخونی[داداشِ همون بگیر].
دیدگاه ها (۵)

شدم مجموعه‌ای از ‌دردایِ‌سیار،زخمایِ‌جامونده قدیمی‌درست مثلِ...

شبِ تیره امشب داره خیلی‌کش‌میادا خیلی،انگار وزنه بستن،پایِ ث...

شایدوقتی‌ازهمون اول راهم، کِ هنوز سنم بِ دو رقمی شدن قد نمید...

شب‌نخواب،غم‌هایِ‌بی‌پایانِ‌ماهیچگاه،بِ‌پایان‌نمیرسد..خورشیدِ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط