بر من که صبوحی زدهام خرقه حرام است

بر من که صبوحی زده‌ام خرقه حرام است
ای مجلسیان راه خرابات کدام است

هر کس به جهان خرمیی پیش گرفتند
ما را غمت ای ماه پری چهره تمام است

برخیز که در سایه سروی بنشینیم
کان جا که تو بنشینی بر سرو قیام است

دام دل صاحب نظرانت خم گیسوست
وان خال بناگوش مگر دانه دام است

با چون تو حریفی به چنین جای در این وقت
گر باده خورم خمر بهشتی نه حرام است

با محتسب شهر بگویید که زنهار
در مجلس ما سنگ مینداز که جام است

غیرت نگذارد که بگویم که مرا کشت
تا خلق ندانند که معشوقه چه نام است

دردا که بپختیم در این سوز نهانی
وان را خبر از آتش ما نیست که خام است

#سعدی مبر اندیشه که در کام نهنگان
چون در نظر دوست نشینی همه کام است...
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAAFuoaddonyatiktak2pgXxCsxw
دیدگاه ها (۳)

ﯾﮏ ﺩﻡ ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﭽـــﺮﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭﭼﺮﺧﯽ ﺑﺰﻥ ، ﻣﺴﺘﯽ ﻧﻤﺎ ...

👈 فرهنگ سه خطی 🔹 جامعه‌ای که در آن راه‌های طولانی ، راه‌های...

‏کاش یه روزی منم بتونم به طرفم بگم: تو منو فقط بخاطر پولم می...

امشب قلم یاری کند ، تا صُبح غُوغا می کنمآتش به دل ها میزنــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط