کاش میشد جزئی کوچک از توباشم

کاش میشد جزئی کوچک از توباشم!
به اندازه تکه کاغذی که رویش
شعری از شاملو نوشته باشی...
ویا عطری تلخ بر یقه پیراهنت...
عکسی غبار گرفته در آلبومی قدیمی
ویا تنها خاطره ای دور
از یک حادثه یِ شیرین...
من فقط می خواستم
جزئی ناچیز از توباشم!
حتی اگرهیچوقت دیده نمی شدم.
دیدگاه ها (۱۷)

عاشقماهل همین کوچه‌ بن‌بست کناری که تو از پنجره‌اشپای به قلب...

تو در مورد دلتنگی چی میدونی؟از حفره‌های دردناکِ توی دل آدمها...

بغل وا کرده بی پروا گمانم وقت رسوایی ستعجب لیلای مجنونی ست ا...

تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلطباختم جان در هوای او غلط ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط