درد تلخ #زیر_سایه بودن #بخش_سوم

درد تلخ #زیر_سایه بودن #بخش_سوم
اسمش شایق بود. می‌دانم که این اسم برای یک مرد قدری خاص و کمتر شنیده شده است. آن زن می‌گفت که این مرد پسر یکی از همکارانش است؛ همکاری در شرف بازنشستگی که گهگاه فرزندش به دیدن او می‌آمده و گویا ارتباط خوبی با همکاران پدر داشته‌است. اما ارتباطی که با تنها همکار مونث پدرش داشته، شکل و شمایل دیگری یافت. این فرد در رشته عمران تحصیل کرد و برای پیشبرد امورات تحصیلی‌اش هم از کمکهای آن زن بهره می‌گرفت. من این کمکهای #همسر_سابق م را با نظر مثبت می‌نگریستم؛ اما ارتباط آن دو کم‌کم فراتر رفت. وقتی که آن مرد نامزد کرد و از بعد از #بی_وفایی و ارتباطات غیراخلاقی آن دختر پیش همسر سابقم #درددل می‌کرد و آن زن #مشتاقانه دلداری‌اش می‌داد؛ وقتی برای همسر سابقم لطیفه می‌فرستاد و بینشان ملاقاتهایی در کافه بدون حضور من صورت می‌گرفت و می‌دیدم که آن زن هیچ تمایلی ندارد با من #کافه_گردی داشته باشد؛ وقتی فهمیدم آن زن بدون اطلاع من از طریق آن مرد برای خودش #ملک خریده و #ذخیره_ارزی فراهم کرده‌است؛ باید می‌فهمیدم #زیر_سایه دیگری بودم. اما نفهمیدم یا بهتر بگویم #مثبت_اندیشی افراطی‌ام باعث شد تا دست آخر سایه سنگین حضور او و دیگرانی که بعدا خواهم گفت زندگی‌ زناشویی هفده ساله‌ام را از هم بپاشد😔
دیدگاه ها (۰)

درد تلخ #زیر_سایه بودن #بخش_چهارم

درد تلخ #زیر_سایه بودن، بخش پایانی

درد تلخ #زیر_سایه بودن، #بخش_دوم

درد تلخ زیرسایه بودن بخش اول

واقعیت این است مردی که دلش را بین دو زن پخش میکند مردی نیست ...

✨ «کرامت زن در نگاه حضرت زهرا ؛ عزت، انتخاب، حضور»🌿 بِسْمِ ا...

مَرد دو لایندر خانه می‌مانداما دلش را جای دیگری پرتاب میکند....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط