آدم فضایی تو اتاقش نشسته بود
آدم فضایی تو اتاقش نشسته بود،
کتاب ترسناک میخوند
اونقدر از کتابی که خونده بود ترسیده بود
که رنگ سبزش کبود شده بود!
نفس عمیقی کشید؛
کتابو گذاشت کنارش.
پتورو تا روی سرش بالا کشیده بودو
همینطور که از ترس میلرزید
سعی میکرد به خودش دلداری بده
آدم فضایی با صدای لرزون گفت:
نه،آدما واقعیت ندارن...:)
کتاب ترسناک میخوند
اونقدر از کتابی که خونده بود ترسیده بود
که رنگ سبزش کبود شده بود!
نفس عمیقی کشید؛
کتابو گذاشت کنارش.
پتورو تا روی سرش بالا کشیده بودو
همینطور که از ترس میلرزید
سعی میکرد به خودش دلداری بده
آدم فضایی با صدای لرزون گفت:
نه،آدما واقعیت ندارن...:)
- ۱۰.۳k
- ۰۷ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط