فریدون آسرایی ترس تنهایی
کاش به جای رفتن از دنیای من
قول ماندن داده بودی تا اید
زخم تو از پا درآورده مرا
این چنین هیچکس به قلبم زخم نزد
کس نداند راز چشمان تورا
جز من دل خسته با پرت حواس
آسمان ابری شده با اشک من
شاید این بار اشک من اشک خداس
خواستن چشمان تو ممنوعه بود
عاشق ممنوعه های خواستنم
بی تو قلبم پر شد از دنیای درد
بس که تنهایی رو فریاد میزنم
ترس تنهایی تورا از من گرفت
زندگی آن گونه که باید نبود
خانه بی تو خانه نیست متروکه است
گل برای رفته آوردن چه سود
کاش به جای رفتن از دنیای من
قول ماندن داده بودی تا ابد
زخم تو از پا درآورده مرا
این چنین هیچکس به قلبم زخم نزد
#موزیک#فریدون_آسرایی
قول ماندن داده بودی تا اید
زخم تو از پا درآورده مرا
این چنین هیچکس به قلبم زخم نزد
کس نداند راز چشمان تورا
جز من دل خسته با پرت حواس
آسمان ابری شده با اشک من
شاید این بار اشک من اشک خداس
خواستن چشمان تو ممنوعه بود
عاشق ممنوعه های خواستنم
بی تو قلبم پر شد از دنیای درد
بس که تنهایی رو فریاد میزنم
ترس تنهایی تورا از من گرفت
زندگی آن گونه که باید نبود
خانه بی تو خانه نیست متروکه است
گل برای رفته آوردن چه سود
کاش به جای رفتن از دنیای من
قول ماندن داده بودی تا ابد
زخم تو از پا درآورده مرا
این چنین هیچکس به قلبم زخم نزد
#موزیک#فریدون_آسرایی
۴.۲k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.