وقتی که پرنسسم خوابه

فیک جدیدددددد

ات+؛ یه دختر خوشگله اون برای ادامه تحصیل میره کانادا و اونجا برای مخراجش یه کار نیمه وقته پیدا میکنه وقتی میبینه اون کافه توش کارای خلاف میکنن بدون هیچ حرفی میره

تهیونگ_: ایشون اختلال روانی دارن با هر دختری که دویت میشد سریع میکشتش. چند کیلو مواد گم میشه و مجبور میشه بره کانادا و توی اون کافه که توش مواد مخدر پخش میکرده میره توی همون حال یه دختر میاد برای استخدام. از زیبایی اون دختر شگفت زده میشه و استخدامش میکنه به مرور زمان عاشق اون دختر میشه تا اینکه یروز هیچ خبری از اون دختر نمیشه تهیونگ میره دم اپارتمان اون دختر میفهمه از انجا رفته.

دید نویسنده:
تهیونگ بعد از 5ساعت میفهمه ات رفته کره پس تهیونگ هم دقیقا میره کره و دقیقا دم در خونه ات با ادماش و..

ساعت ۳:۳۳

همه افراد خانواده خواب بودن
تهیونگ بالاسر کل خانواده میره و تک تکشون رو میکشه وقتی نوبت به پدر خانواده میرسه پدر سعی میکنه فرار کنه اما تهیونگ همون لحظه اسلحه رو برمیداره و شلیک میکنه.
ات با صدای شلیک اسلحه بیدارمیشه و میاد پایین میبینه کف خونه پدرش افتاده و داره خون ریزی میکنه
ات شروع میکنه به جیغ کشیدن
_ببخشید پرنسس کوچولو بیدارت کردم؟برو بخواب جنازشون رو افرادم جمع میکنن
ات تلفن رو بر میداره تا به پلیس خبر بده
_پرنسسم نمیدونی من کی هستم؟
تلفن از کار افتاده
+عوضی چکار کردی با پدر مادرم و خواهر کوچیکم؟
_چیزی نشده پرنسس کوچولو.. اونا دیگه نمیتونستن نگهداری کنن ازت از الان دیگه من بزرگت میکنم
+...
پارت ①

خوشتون امد؟ اگه دوست دارید ادامش بدم 🙂
دیدگاه ها (۱۲)

ات

2

رقاص مرگ

رقاص مرگ 37

تهیونگ: پس بخواب ات: باشه میرسین به خونه و تهیونگ ماشین رو پ...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط