برادر
برادر
پارت چهار
ویو ادمین
یونگی میبه خرید میکنه و ات هم لوازمو جمع کرد
ات: ا اومدی خب ادمسمو بده
یونگی: اوکی
یونگی: ا راستی میسو برای تو هم ادامس گرفتم
میسو : عا مرسی
یونگی : خواهش
ات: میسو اماده ای ؟
میسو: اره
یونگی: خب اوکی بریم
ات: باشه پس من چراغا رو خاموش کنم اها اینم حاموش تموم شد
میسو: بریم
یونگی: بریم
ات: بریم
بعد نیم ساعت رسیدن شهر بازی بعد ۳ ساعت بازی رفتن خونه اول میسو رو رسوندن بعد خودشون رفتن خونه
تو راه
یونگی: عا راستی ات فردا نه پس فردا نوبت دکتر داری( منظورش روانپزشکه)
ات: اها باشه
یونگی: امید وارم هرچی زودتر خوب بشی
ات: ..........
یونگی: خجالت نکش
(رسیدن خونه )
یونگی: خب رسیدیم خونه
ات: اها
یونگی: ناراحت شدی ؟
ات: نه نه
فقط دوس ندارم شما ناراحت باشید
یونگی: ببین ات من بخاطر خودت میگم
یونگی: منم یه زمانی افسرده بود ولی بعد خوب شدم
شرطا
۱۰ لایک
۳ کام
۱ فالو
دفعه قبلی کامل شرطارو نرسوندید
بای بای
پارت چهار
ویو ادمین
یونگی میبه خرید میکنه و ات هم لوازمو جمع کرد
ات: ا اومدی خب ادمسمو بده
یونگی: اوکی
یونگی: ا راستی میسو برای تو هم ادامس گرفتم
میسو : عا مرسی
یونگی : خواهش
ات: میسو اماده ای ؟
میسو: اره
یونگی: خب اوکی بریم
ات: باشه پس من چراغا رو خاموش کنم اها اینم حاموش تموم شد
میسو: بریم
یونگی: بریم
ات: بریم
بعد نیم ساعت رسیدن شهر بازی بعد ۳ ساعت بازی رفتن خونه اول میسو رو رسوندن بعد خودشون رفتن خونه
تو راه
یونگی: عا راستی ات فردا نه پس فردا نوبت دکتر داری( منظورش روانپزشکه)
ات: اها باشه
یونگی: امید وارم هرچی زودتر خوب بشی
ات: ..........
یونگی: خجالت نکش
(رسیدن خونه )
یونگی: خب رسیدیم خونه
ات: اها
یونگی: ناراحت شدی ؟
ات: نه نه
فقط دوس ندارم شما ناراحت باشید
یونگی: ببین ات من بخاطر خودت میگم
یونگی: منم یه زمانی افسرده بود ولی بعد خوب شدم
شرطا
۱۰ لایک
۳ کام
۱ فالو
دفعه قبلی کامل شرطارو نرسوندید
بای بای
۹.۸k
۲۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.