تو از معشوقه ی چندمت در برلین مینویسی

.
تو از معشوقه ی چندمت در #برلین می‌نویسی
من,از قسطهای جهاز ِ بخت برگشته ام

#تو
از کوچه پس کوچه ها
به بوسه میرسی
من به #خودکشی رویاهایم

تو دست پدرت را میبوسی
من
گربه ی وطنی که روی مادرم خاک میپاشم

#جبر یعنی
زنبورهای کارگر
همیشه ,کارگرند
زنبورهای ملکه
همیشه ,ملکه

از نظام سرمایه داری
به زیر خط فقر
#خط به خط
گریه کرده ام
رویاهایم را
حلق اویز

کشیدم
مهار #عشق را
تا اشک های مادر
#سرطان را با مرگ نرقصد

خواهرم را
روی گاریِ سوخته ای
میچرخاندم
بخندد به دنیای #پدرسگ
تا بزرگ نشود

تو ,افسردگی
مغزت را جویده جویده
به #قرص ها تحویل میداد

بچه های من
در سطل اتاق بمانند بهتر است رفیق
من و تو
مارک #سیگارمان هم فرق دارد
دیدگاه ها (۴)

پسر:نَکِش لَعنَتی‌دُختَر که سیگار نِمیکِشهدختر:پِسَر هَم گِر...

بِـــ جآیـــ چِکـــ کَردَنِــهـ لَستــ سیــنـ هآشــ یـــادهْ...

#هه :)

همه چیز از یه بطری بازی شروع شد...!کمی بعد از نیمه شبروی یه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط