ما را مباد از دل طوفان گریختن

ما را مباد از دل #طوفان گریختن
ننگ است از میانه #میدان گریختن

از خط خون بخوان که نبوده‌ست رسم ما
از پاسخ ندای #شهیدان ، گریختن

#جانا تو جان بخواه! که معنای زندگی‌ست
#دل را بهانه کردن و از « #جان » گریختن

اسفند روی آتش عشقیم و روشن است
از این #بلا نمی‌شود آسان گریختن

کم سو شدیم در قفس شهرها، خوشا
همچون #ستارگان به بیابان گریختن

یاایهالعزیز! گوارای جان ماست
محض رضای دوست به زندان گریختن

با #اشک شوق، می‌گذریم از میان نیل
#فرعون مانده است و هراسان گریختن

ما در امان «#انّ_معی_ربّی ِ» توایم
از #فتنه‌ ها خوش است به #قرآن گریختن

#میلاد_عرفان‌پور
#ان_معی_ربی

پی‌نوشت: سوره مبارکه #الشعراء: آیه ۶۲
"قالَ كَلّا ۖ #إِنَّ_مَعِيَ_رَبّي سَيَهدينِ" (موسی) گفت: «چنین نیست! #یقیناً_پروردگارم_با_من_است ، بزودی مرا هدایت خواهد کرد!»

؛__________❤__________

#شعر #نثر
#گنجینه_ادب_فارسی
#ادبیات_فارسی
#سرای_فارسی
#آشیانه_شعر_نثر
#داستان #داستانک
#حکایت #شعر_آیینی
#عشق #شوق #رسم #آتش
دیدگاه ها (۰)

#دنیا دیدی و هرچه دیدی هیچ است و آن نیز که گفتی و شنیدی #هیچ...

مرا هزار #امید است و هر هزار توییشروع #شادی و پایان #انتظار ...

#قصاب ی در حال کوبیدن #ساطور بر استخوان #گوسفند بود که تراشه...

#قایق ت می‌شوم#بادبان م باشبگذار هرچه حرفپشت سرمان می‌زنند م...

صحرا صحرا دويده ام سرگردان از پي #تودريا دريا گذشته ام در #ط...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط