شماکه cm نمیزارید ولی خوب من میخوام این رمانو تموم کنم از
شماکه cm نمیزارید ولی خوب من میخوام این رمانو تموم کنم از ویسگون برم اون یکی رمانمو تا پارت ۲۰ نوشته بودم ولی خوب نمیزارمش چون رمانام طرفدار نداره
حالا همینو تموم کنم میرم دیه
✮ستارگان عاشق✮
پارت➍➎
✿سوهو✿
چانیول خیلی بهم ریخته اومد تو اتاق.داد زد:پااااااشیییین برید اتاقتووووون
بک بالشی که بغل کرده بودو گذاشت سرجاشو دراز کشید.لوهان بدو بدو پلی استیشنو جمع کرد.کای در رفت.شیو هم آشغالای خوراکیشو برداشت،_منم برم؟
$نه هیونگ برو بشین اون گوشه چندتا کتاب بخون.
نشست رو تختشو دستشو گذاشت رو سرش _چت شد یهو؟ الان شام میدنا!نمیری؟
$نه حال ندارم سرم درد میکنه اشتهام ندارم_تو که الان مخ مارو خوردی که گشنته حالا سیر شدی؟
$هیونگ قرص سر درد داری؟_چن همیشه همراهشه به اون بگو.$میری بگیری ازش
_اون گوشی لعنتی برای چی اختراع شده؟برای سلفی گرفتن که نیس قابلیت زنگ زدنم داره.دست کرد تو جیب شلوارش،جیب کتشم نگاه کرد._چیشد؟
$نیس _من میرم دنبالش بگردم $فقط سریع کل زندگیم اون توعه_توراه سالن غذاخوری؟
$نه تا اونجا نرفتم تا پشت خوابگاه بی تی اس._اوکی
کاپشنمو برداشتمو تنم کردم کلاهشم گذاشتم سرم.زیر لب آهنگ overdose رو زمزمه میکردم_ Oh she wants me oh she is got me
oh she hurts me
Joha deouk galmanghago isseo
Someone call the doctor nal butjapgo malhaejwo
Sarangeun gyeolguk jungdok overdose
Sigani jinalsurok tongjedo himdeureojyeo
Jeomjeom gipsugi ppajyeoganda
E oh too much neoya your love igeon overdose
Too much neoya your love igeon overdose
به خوابگاه 2pm و girlsday رسیدم
اوووف یکم مونده،هیچوقت از این مسیر نمیرفتم این چانیول زیادی شیطونه،گوشیمو دراوردمو چراغشو روشن کردم.اهاااان پیداش کردم_ایوللللل به خودم گوشیه چانو یافتم.
برف آروم میبارید بلاخره پس فردا کریسمسه...میتونم برم خونه و شکلات نوش جون کنم._ی so lucky my love...your love igeon overdose
زیر برف برای خودم میرقصیدم_یااا خاک تو سرم لاکیو با اوردوس قاطی کردم.یکم رفتم جلوترو از روبروی خوابگاها به طرف خوابگاه خودمون رفتیم.
عین گوجه سرخ شده بودم.صدای هق هقای یکیو شنیدم رومو برگردوندم.یه دختر مو زرد رو برف نشسته بود و سوییشرتشم انداخته بود و یه تاب بندی تنش بود.یکم رفتم نزدیکتر.سوییشرتشو برداشتم از بوی عطرش شناختمش ته یون بود.سوییشرتو تکوندم و انداختم رو شونه هاش.سریع رومو برگردوندم تا نیبینه من کیم.نکنه امشب طلسم شده هرکی میاد بیرون در یک آن به افسرده ترین آدم تبدیل میشه.تمام خوشیام از بین رفت حالا داشتم baby dont cry رو زمزمه میکردم///
✱هیومین✱
$تو باید رضایت بدی تو تعهد دادی...
از غرغرای بابام سرم رفت،با بیخیالی نگاش میکردم فقط لباش تند تند تکون میخوردن._منو ببخشید ولی داخل تعهد ذکر نکردین،که اگه شی وون جونتون منو دزدید و قصد تجاوز به منو داشت رضایت بدم.منو ببخشید باید برای تمرین برم.از رو صندلی بلند شدم $بشین سرجات پارک هیومین'دوباره نشستم به ساعتم نگاه کردم_رئیس پارک لطفا برید شرکت میترسم یه قرار میلیونی رو از دست بدین.دیدن من خیلی بی ارزش تر از اون همه پوله هوم؟
از لحن حرف زدنم عصبانی شد.فنجون قهوه شو کوبید رو میز.کل کافی شاپ ساکت شد
_اگه شما به فکر دختر بیچارتون بودین....به جای اینکه کمکش کنید تا از اون مرد جداشه مجبورش نمیکردین با اون ازدواج کنه $هیو.. _شما...شما اگه یه ذره منو دوست داشتین کمکم میکردین به پسری که دوسش دارم برسم نه یه نامزدی اجباری
$گوش کن چی میگم...._نه شما گوش کنین من بخاطر اینکه فریب جسیکارو خوردین متاسفم من تا مرز مرگ رفتم.
آستین دست چپمو کشیدم بالا._شما به خاطر پول دخترتونو نابود کردین،میدونین....میدونین تو اونزمان که اون عوضی داشت لباسامو درمی اورد مرگو تجربه کردم...باز مردم برای چندمین بار...شاید نفس میکشیدم ولی همه چی اون لحظه برام تموم شد.
بغض تو صدام قشنگ حس میشد._من نمیتونم شمارو ببخشم پدر....نمیتونم با اون مرد زندگی کنم...نمیتونم جسیکارو راحت بزارم....نمیتونم...من مگه چندتا جون دارم؟...خودتون گفتین آدم بی احساس یه مرده س...شما اگه مجبورم کنید باهاش ازدواج کنم من میمیرم و مطمئنا فرداشم دیگه نفس نمیکشم...اونوقت باید خاکم کنین
$هیومین حرفای الکی نزن،بهونه نیار
_من حق تصمیم گیری برای زندگیمو ندارم؟ این زندگیه منه پدر....این زنــــدگــــیــــه منه.اگه میخواین منو از سهون جدا کنید...اول منو بکشین بعد
کیفمو برداشتمو از کافی شاپ اومدم بیرون.تو شیشه ماشین به خودم نگاه کردم چشام قرمز شده بود.بادیگاردا جلومو گرفتنو اشاره کردن سوار شم._برید کنار....نشنیدین چی گفتم؟
#loverstars
حالا همینو تموم کنم میرم دیه
✮ستارگان عاشق✮
پارت➍➎
✿سوهو✿
چانیول خیلی بهم ریخته اومد تو اتاق.داد زد:پااااااشیییین برید اتاقتووووون
بک بالشی که بغل کرده بودو گذاشت سرجاشو دراز کشید.لوهان بدو بدو پلی استیشنو جمع کرد.کای در رفت.شیو هم آشغالای خوراکیشو برداشت،_منم برم؟
$نه هیونگ برو بشین اون گوشه چندتا کتاب بخون.
نشست رو تختشو دستشو گذاشت رو سرش _چت شد یهو؟ الان شام میدنا!نمیری؟
$نه حال ندارم سرم درد میکنه اشتهام ندارم_تو که الان مخ مارو خوردی که گشنته حالا سیر شدی؟
$هیونگ قرص سر درد داری؟_چن همیشه همراهشه به اون بگو.$میری بگیری ازش
_اون گوشی لعنتی برای چی اختراع شده؟برای سلفی گرفتن که نیس قابلیت زنگ زدنم داره.دست کرد تو جیب شلوارش،جیب کتشم نگاه کرد._چیشد؟
$نیس _من میرم دنبالش بگردم $فقط سریع کل زندگیم اون توعه_توراه سالن غذاخوری؟
$نه تا اونجا نرفتم تا پشت خوابگاه بی تی اس._اوکی
کاپشنمو برداشتمو تنم کردم کلاهشم گذاشتم سرم.زیر لب آهنگ overdose رو زمزمه میکردم_ Oh she wants me oh she is got me
oh she hurts me
Joha deouk galmanghago isseo
Someone call the doctor nal butjapgo malhaejwo
Sarangeun gyeolguk jungdok overdose
Sigani jinalsurok tongjedo himdeureojyeo
Jeomjeom gipsugi ppajyeoganda
E oh too much neoya your love igeon overdose
Too much neoya your love igeon overdose
به خوابگاه 2pm و girlsday رسیدم
اوووف یکم مونده،هیچوقت از این مسیر نمیرفتم این چانیول زیادی شیطونه،گوشیمو دراوردمو چراغشو روشن کردم.اهاااان پیداش کردم_ایوللللل به خودم گوشیه چانو یافتم.
برف آروم میبارید بلاخره پس فردا کریسمسه...میتونم برم خونه و شکلات نوش جون کنم._ی so lucky my love...your love igeon overdose
زیر برف برای خودم میرقصیدم_یااا خاک تو سرم لاکیو با اوردوس قاطی کردم.یکم رفتم جلوترو از روبروی خوابگاها به طرف خوابگاه خودمون رفتیم.
عین گوجه سرخ شده بودم.صدای هق هقای یکیو شنیدم رومو برگردوندم.یه دختر مو زرد رو برف نشسته بود و سوییشرتشم انداخته بود و یه تاب بندی تنش بود.یکم رفتم نزدیکتر.سوییشرتشو برداشتم از بوی عطرش شناختمش ته یون بود.سوییشرتو تکوندم و انداختم رو شونه هاش.سریع رومو برگردوندم تا نیبینه من کیم.نکنه امشب طلسم شده هرکی میاد بیرون در یک آن به افسرده ترین آدم تبدیل میشه.تمام خوشیام از بین رفت حالا داشتم baby dont cry رو زمزمه میکردم///
✱هیومین✱
$تو باید رضایت بدی تو تعهد دادی...
از غرغرای بابام سرم رفت،با بیخیالی نگاش میکردم فقط لباش تند تند تکون میخوردن._منو ببخشید ولی داخل تعهد ذکر نکردین،که اگه شی وون جونتون منو دزدید و قصد تجاوز به منو داشت رضایت بدم.منو ببخشید باید برای تمرین برم.از رو صندلی بلند شدم $بشین سرجات پارک هیومین'دوباره نشستم به ساعتم نگاه کردم_رئیس پارک لطفا برید شرکت میترسم یه قرار میلیونی رو از دست بدین.دیدن من خیلی بی ارزش تر از اون همه پوله هوم؟
از لحن حرف زدنم عصبانی شد.فنجون قهوه شو کوبید رو میز.کل کافی شاپ ساکت شد
_اگه شما به فکر دختر بیچارتون بودین....به جای اینکه کمکش کنید تا از اون مرد جداشه مجبورش نمیکردین با اون ازدواج کنه $هیو.. _شما...شما اگه یه ذره منو دوست داشتین کمکم میکردین به پسری که دوسش دارم برسم نه یه نامزدی اجباری
$گوش کن چی میگم...._نه شما گوش کنین من بخاطر اینکه فریب جسیکارو خوردین متاسفم من تا مرز مرگ رفتم.
آستین دست چپمو کشیدم بالا._شما به خاطر پول دخترتونو نابود کردین،میدونین....میدونین تو اونزمان که اون عوضی داشت لباسامو درمی اورد مرگو تجربه کردم...باز مردم برای چندمین بار...شاید نفس میکشیدم ولی همه چی اون لحظه برام تموم شد.
بغض تو صدام قشنگ حس میشد._من نمیتونم شمارو ببخشم پدر....نمیتونم با اون مرد زندگی کنم...نمیتونم جسیکارو راحت بزارم....نمیتونم...من مگه چندتا جون دارم؟...خودتون گفتین آدم بی احساس یه مرده س...شما اگه مجبورم کنید باهاش ازدواج کنم من میمیرم و مطمئنا فرداشم دیگه نفس نمیکشم...اونوقت باید خاکم کنین
$هیومین حرفای الکی نزن،بهونه نیار
_من حق تصمیم گیری برای زندگیمو ندارم؟ این زندگیه منه پدر....این زنــــدگــــیــــه منه.اگه میخواین منو از سهون جدا کنید...اول منو بکشین بعد
کیفمو برداشتمو از کافی شاپ اومدم بیرون.تو شیشه ماشین به خودم نگاه کردم چشام قرمز شده بود.بادیگاردا جلومو گرفتنو اشاره کردن سوار شم._برید کنار....نشنیدین چی گفتم؟
#loverstars
۹.۳k
۲۰ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.