وایکیکی پارت

وایکیکی پارت 12
آت: خیلی گشت تم(با یکم لکنت)
آت می‌ره تو اتاقش و از آیینه ای که جلوشه کبودی گردنشو میبینه
آت: هههع وایییییی
زود می‌دونه سمت کمد و ی لباس که گردنشو نشون نمی‌ده ور میداره و عوض می‌کنه بعد گوشیشو برمی‌داره و میاد بیرون
شوگا هم همزمان میاد بیرون از اتاق دوتاشون میشینن
ساعت10
بکهیون: یجی تو شب اینجا می‌خوابی؟
یجی: اره
بکهیون: خب همه تو حال میخوابیم
بکهیون تشکارو پهن می‌کنه و بالشتو پتو هم می‌زاره
----------
----------
-همه دراز کشیدن
بکهیون می‌ره چراغ خواموش می‌کنه
-همه خوابیدن غیر شوگا و آت
(شوگا و آت کنار همن دوباره بکهیون کنار شوگا و یجی کنار بکهیون)
شوگا دستشو حلقه می‌کنه دور کمر آت و میکشتش سمت خودش و نفسای داغ شوگا به صورت آت میخوره شوگا آروم لباشو می‌زاره رو لبای آت و آرومو کوتا میبوستشون چندین بار همین کارو تکرار می‌کنه و بعد میاد روی آت و سرشو تو گودی گردن آت جا میده و آت رو بو می‌کنه
بکهیون: شماا دارین چه غلطییی میکنیننن(داد)
----------
--------------
--------
-------
-----------
---------
----------------------------ـ-ـ-ـ-ـ
همه از خواب بیدار شدن و نشستن رو مبل و درحال حرف زدنن شوگا که لال مونی گرفته
بکهیون: چرا پس نگفتین هاان
ات: میخوای بگیم قرار میزاریم؟؟؟
بکهیون: شما حق نداشتین..
دیدگاه ها (۳)

وایکیکی پارت13 بکهیون: شما حق نداشتین(داد)ذهن شوگا: نمیدونه ...

بچه ها ی رمان جدید چهار پارتی ژانر: خنده دار شاید کمی عاشقان...

وایکیکی پارت11-همه نشستن با گوشیاشونشوگا پیام به آت«بوس میخو...

وایکی کی پارت10 میخوابمم -فردابیو شوگابا صدای جیغ جیغ ات و ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط