هیچ گلوله ای از خشاب بیرون نمیرفت اگر تفنگ هجای دوست

هیچ گلوله ای از خشاب بیرون نمی‌رفت اگر تفنگ ، هِجای «دوست داشتن» می‌دانست

و هیچ درختی دستہ تبر نمی‌شد اگر نجّار کمی «شعر» بلد بود

🌺 🌺 🌺
دیدگاه ها (۱)

بچه دار شدن نمی تواندیک زندگی زناشویی متزلزل را ترمیم یا تحک...

بازنده منم»می‌خواستم جهانو عوض کنم، فرصتم نشدراهای نرفته‌شو ...

مثل یک رنگین کمون هفت رنگ **** سرگذشت زندگیمون رنگ رنگای صمی...

روی زمین هیچ چیز قطعی نیست،و معنای چیزها با وزیدن بادی تغییر...

خیال داشتنتمثل یک شب آرام و رویایی استکه ستاره ها در آن می ر...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

توجیح چیست

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط